الدرس الثاني والعشرون
استماع
تعليم اللغة الفارسية
نحييکم اعزاءنا المستمعين الکرام واهلاً ومرحباً بکم في حلقة اخري من سلسلة حلقات برنامجکم (تعلّم الفارسية). في الحلقة السابقة قلنا أن علياً ذهب الي الفندق للقاء والديه وأخته، فقضي الليل هناک وفي صباح اليوم التالي ذهب الي الجامعة، فشاهده زميله محمد امام الجامعة وذهب اليه ليتحدث معه عما جري... نتابع الحديث بينهما بعد الاستماع وتعلم المفردات الجديدة... فکونوا معنا.
کجايي = أين أنت
خوبم = أنا بخيرٍ
شنيدم= سمعتُ
پدرت = والدک
الان = الآن
آنها هستند= هم مَوجودون، هما موجودان
بيماري = مرض
پدرم= والدي
کجاست ؟ أين هو؟، أين هي
امروز = اليوم
حالش خوب است = صحته جيّدة
بيمارستان = مستشفي
اوتنها =هو لوحده
پيش = عند
پيش او =عندَه
مادرت =والدتک
خواهرم = أختي
اونيست = هو ليس
کي = متي
عمل جراحي = عملية جراحية
آينده = قادم
پزشک = طبيب
او مي گويد = هو يقول
دوشنبه = الاثنين
سه شنبه = الثلاثاء
بعد= القادم
زود= سريع
حالش خوب مي شود = تتحسنُ حالـُه
آماده = حاضر
کمک = مساعدة
ما= نحن
هستيم = نحن موجودون
خيلي = کثيراً
متشکرم = شکراً
*******
نستمع الآن الي الحوار بين محمد وعلي:
محمد: سلام على، حالت چطور است؟ کـُجايي؟
محمد: مرحباً علي، کيف حالک؟ أين أنت؟
على: سلام محمد، خوبم. تو چطورى؟
علي: مرحباً محمد، أنا بخيرٍ، وکيف حالـُک؟
محمد: ممنون. چه خبر؟ شنيدم که پدرت در تهران است.
محمد: شكراً. ما الخبر؟ سمعت أنّ والدک في طهران.
على: بله. پدر ومادر وخواهرم در تهران هستند. پدرم بيمار است.
علي: نعم. والدي ووالدتي وأختي الآن في طهران. والدي مريض.
محمد: بله. شنيدم. متاسفم. الان حالـَش چطور است؟ کجاست؟
محمد: نعم. سمعتُ. أنا آسفٌ. کيف حاله الآن؟ أين هو؟
على: حالش خوب است. او الان در بيمارستان است.
علي: حاله جيّدة. هو الآن في المستشفي.
محمد: تنهاست يا مادرِت پيش اوست؟
محمد: هو وحدَهُ ام والدتک معه؟
على: نه، تنها نيست. مادر وخواهرم هم در بيمارستان هستند.
علي: لا ليس وحيداً. والدتي وأختي أيضاً في المستشفي.
محمد: کي او را عمل جراحى مى کنند؟
محمد: متي يجرون له عملية جراحية؟
على: دکتر مى گويد دوشنبه يا سه شنبه ي آينده.
علي: الطبيب يقول الاثنين او الثلاثاء القادم.
محمد: ان شاء الله حالش زود خوب مي شود. من وسعيد آماده کمک به تو هستيم.
محمد: إن شاء الله تتحسّن حالـُه سريعاً. أنا وسعيدٌ مستعدان لمساعدتک.
على: خيلي ممنون.
علي: شکراً جزيلاً.
**********
نستمع الي الحوار بين محمد وعلي مرة أخري بالفارسية فقط.
محمد: سلام على، حالت چطور است؟ کـُجايي؟
على: سلام محمد، خوبم. تو چطورى؟
محمد: ممنون. چه خبر؟ شنيدم که پدرت در تهران است.
على: بله. پدر ومادر وخواهرم در تهران هستند. پدرم بيمار است.
محمد: بله. شنيدم. متاسفم. الان حالـَش چطور است؟ کجاست؟
على: حالش خوب است. او الان در بيمارستان است.
محمد: تنهاست يا مادرِت پيش اوست؟
على: نه، تنها نيست. مادر وخواهرم هم در بيمارستان هستند.
محمد: کي او را عمل جراحى مى کنند؟
على: دکتر مى گويد دوشنبه يا سه شنبه ي آينده.
محمد: ان شاء الله حالش زود خوب مي شود. من وسعيد آماده کمک به تو هستيم.
على: خيلي ممنون.
بهذا نأتي الي ختام حلقة برنامجنا لهذا اليوم. علي أمل أن نلتقيکم في الحلقة القادمة، نستودعکم الله والسلام عليکم ورحمة الله وبرکاته.
الدرس الحادي والعشرون
الدرس العشرون
الدرس التاسع عشر
الدرس الثماني عشر
الدرس السابع عشر
الدرس السادس عشر
الدرس الخامس عشر