وجه اللهفَأَینَما تُوَلِّو فَثَمَّ وَجهُ اللهِ. «سوره ی بقره، آیه 115»
به هر کجا رو کنی همانجا صورت خداست.
خدا مکان خاصی ندارد، رو گرداندن به این طرف و آن طرف نمیخواهد، جسم نیست که جای خاصی داشته باشد، از لوازمات مخلوق منزه است، از حضرت امیر علیه السلام درباره ی مکان پروردگار سوال کردند، حضرت فرمود: لامکان است.
بعد دستور دادند هیزم هایی جمع کنند، آتشی از چوبها افروختند که زبانههای آن به این سو و آن سو میرفت، فرمودند: به شعلههای آتش نگاه کنید، بگویید مکانش کجاست؟ و در کدام جهت است> سؤال کنندگان گفتند: مکان خاصی ندارد، به هر جهت میرود.
سپس حضرت فرمودند: مخلوق خدا که مکان خاصی ندارد، خود خدا که دیگر هیچ از مکان منزه است.
این ظاهر قرآن است که به لامکانی خدا دلالت دارد، اما آیا صورت خدا جلوه و تمثلی دارد؟ با توسط معصومین علیهما السلام و به وسیلهی آنها خدا را میشناسیم، عارف بالله میشویم، بدین علت چهارده معصوم علیهما السلام به صورت خدا و وجه الله تشبیه شدهاند.
صورت مرکز حالات درونی انسان است، انسان با ناراحتی و خوشی دگرگون میشود؛ با خوشحالی صورتش باز و بشاش می شود و لبخند می زند؛ در اثر غضب اَبروانش در هم رفته، چهرهاش قرمز میشود، خدای تعالی هم به وسیلهی ائمهی اطهار علیهما السلام که نمایندگان رسمیاش هستند، غضب می کند یا افراد را عزیز میکند، به انسانها توجه میکند یا کسی را ذلیل می کند، به غضب فاطمه ی زهرا سلام الله علیها غضبناک میشود و به رضایت امام زمان علیه السلام لباس عزت بر دوستانش میپوشاند.
أینَ وجه الله الّذی الیه یتوجه الاولیاء. (بحار الانوار، ج 99، ص106)
دربارهی امام زمان در دعای ندبه میگوییم: کجاست صورت خدا که اولیایش از طریق او به خدا توجه میکنند.
همین مطلب را میتوانیم این طور بیان کنیم که در صورت انسان حواس پنجگانه (لب و دهان و گوش و چشم ) واقع است. ائمه ی اطهار علیهما السلام، عین الله اند، چشم خدا هستند و شاهد بر اعمال ما، لسان الله اند، زبان گویای پروردگارند که امر و نهی الهی را به ما میگویند، اُذن الله اند، گوش خدایند، ما حوائجمان را به آنها میگوییم و آنها میشنوند، و به طور کلی وجه الله اند یعنی صورتی که این صفات در آن واقع است، روحی که خصلت های پروردگار در آن تعبیه شده است.
مرحوم صغیر اصفهانی که قلب عارفی داشت، در کودکی به نطق آمد و به مداحی خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام پرداخت. یکی از شاهکارهای ادبیاش، شعر در مورد کلمهی «وجه الله» است که به صورت ابجد آن را در آورده و خود را بدین وسیله به اسم اعظم نزدیک کرده است.
شاگرد همراز آن مرحوم جناب مداح در کتاب گنجینه ی ولایت میگوید:
استاد صغیر در سن دوازده سالگی علم ابجد را دارا بوده و وجه را به حساب ابجد در آورده و این اشعار را سروده:
ای به وجه الله آشنا بشنو | رمزی از رمز های فرقانی |
واو شش باشد و سه باشد جیم | ها بود پنج در عدد خوانی |
جمع آن چارده بود باری | فاش می دان اگر نمی دانی |
که ز وجه الله آن چه شد معلوم | هست نور چهارده معصوم |
توضیح:
علم ابجد یکی از علوم غریبه است که در صد سال پیش در بین اندیشمندان و عرفا کاربرد زیادی داشته و راز و رمزهایی هم داشته که در روایات اهل بیت علیهم السلام به آن ها اشاره شده است:
تَعلّموا تفسیرَ أبجَد فانّ فیها الاعاجِیب.
رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:معانی حروف ابجد را یاد بگیرید که در آن عجایبی است.
مرحوم صغیر در این شعر حروف کلمه ی وجه را، جمع بسته و عدد چهارده را به دست آورده، که به چهارده معصوم گرامی اشاره دارد. واو مساوی عدد شش، جیم مساوی عدد سه، ها هم مساوی عدد پنج.
وجه = 14=5+3+6=هـ + ج + و
علی است آینه وجه علی اعلی را | چرا که او بود انسان کامل اکمل |
منبع: کتاب زنده به یاد علی نوشته ی حسن فضلی