پس بار دیگر که همسر، دوست یا پدر و مادرتان به شما تذکر دادند که چطور باید کاری را انجام میدادید، در این صورت به این ده فرق اساسی بین زن و مرد رجوع کنید.
1- روابط انسانی
زنان تمایل دارند به نحو کارآمدتری با دیگران ارتباط برقرار کنند و توجه خویش را به یافتن راهحل مفید گروهی، حل و فصل مسایل و کاربرد نشانههای غیرکلامی همچون لحن، هیجان و همدردی معطوف نمایند. در حالی که مردها بیشتر تمایل دارند كه وظیفهشناس، کمحرف و منزویتر باشند. مردان از حیث درک هیجاناتی که آشکارا به زبان نمیآیند، با اشکال مواجه میشوند و حال آنکه زنان معمولا هیجانات و نشانههای عاطفی را احساس میکنند. این تفاوتها مشخص میسازند که چرا زنان گاهی از لحاظ ارتباط دچار مشکلاند و چرا دوستیهای مردانه و زنانه با هم متفاوتاند.
2- مغز سمت چپ
در سنجش با هر دو نیمکره مغز مردها گرایش دارند در نیمکره چپ مغز پردازش کنند در صورتی که زنها میتوانند از هر دو نیمکره به خوبی استفاده كنند. این تفاوت مشخص میسازد که چرا مردان معمولا از لحاظ فعالیتهای ناشی از نیمكره چپ قوی هستند و از چشمانداز وظیفهشناسی به مشکلگشایی راه مییابند، اما زنان معمولا گره مشکلات را خلاقانهتر حل میکنند و هنگام ارتباط، از احساسات، آگاهترند.
3- تواناییهای ریاضی
ناحیهای از مغز موسوم به بخش آهیانهای تحتانی (آیپیال) معمولا در مردان بهویژه در سمت چپ، به طرز بارزی بزرگتر از زنان است. تصور میشود این بخش از مغز بر قدرت ذهنی ریاضی نظارت میکند و شاید روشن میسازد که چرا مردها اغلب بهتر از زنان از عهده حل مسایل ریاضی برمیآیند. جالب است بدانید این همان ناحیه مغز اینشتین است که معلوم شد به طرز غیرعادی بزرگ است. در ضمن بخش آهیانهای تحتانی (آی.پی.ال) اطلاعات حسی را آمایش میکند و طرف راست بزرگتر مغز زنان، به آنها كمك میکند که متوجه مسایلی مانند گریه شبانه کودکشان شوند.
4- واکنش نسبت به فشار روانی (استرس)
مردان در مقابل شرایط تنشزا، از خود واکنش ستیز یا گریز نشان میدهند. در حالی که به نظر میآید زنان در رویارویی با چنین اوضاعی، استراتژی تمایل و دوستی کردن را در پیش میگیرند. روانشناسی به نام شلی اییتیلر بعد از اینکه متوجه شد زنها موقع مواجه شدن با فشار روحی از خود و فرزندانشان مراقبت کرده و پیوندهای استوار گروهی به وجود میآورند، عبارت تمایل و دوستی کردن را وضع کرد. چرایی این واکنشهای ناهمانند، ریشه در هورمونها دارد. هنگامی که همه دچار فشار روانی میشوند، هورمون اکسیتوسین آزاد میگردد. با این وصف، استروژن معمولا اکسیتوسین را افزایش داده و به آرامش منجر میشود. در صورتی که تستوسترونی که مردها موقع بروز فشار روحی تولید میکنند، اثرات اکسیتوسین را میکاهد.
5- زبان
دو بخش از مغز که عهدهدار زبان بوده، در زنان بزرگتر از مردان است به یک دلیل که زنها، بهخصوص در موضوعات وابسته به زبان برتر از مردان هستند. علاوه بر این، مردان معمولا فقط زبان را در نیمکره اصلی آماده میکنند، حال آنکه زنان در هر دو نیمکره به این امر میپردازند. این تفاوت در صورت بروز سکته مغزی، كمی مصونیت به وجود میآورد. امکان دارد زنان بتوانند از ضایعهای که سکته مغزی به نواحی زبانی وارد میکند، کاملا بهبود یابند، ولی شاید مردها از این امتیاز محروم بمانند.
6- زنها، دارای دستگاه حاشیهای (کناری) عمیق و بزرگتری نسبت به مردها هستند که سبب میشود بیشتر با احساساتشان تماس داشته و قادر باشند آنها را بهتر بر زبان آورند و رشته پیوند با دیگران را محکمتر سازند. به خاطر همین توانایی ارتباطی است که آنها بیش از مردها میتوانند از بچهها مراقبت كنند.
7- اندازه مغز
قاعدتا مغز مردان 11-12 درصد بزرگتر از مغز زنان است. این گوناگونی وزن مطلقا ارتباطی به هوش ندارد، بلکه تنها بیانگر تفاوت جسمی بین زنان و مردان است. مردها به سلولهای عصبی بیشتری نیاز دارند تا توده عضلانی بزرگتر و اندازه بدنی حجیمتر را مهار کنند و از همین روست که معمولا دارای مغز بزرگتری هستند.
8- درد
دیدگاههای زنان و مردان در مورد درد با هم فرق میکند. پژوهشهای به عمل آمده حکایت از آن دارد که هنگام درد نیاز زنها به مورفین بیش از مردهاست. از طرفی زنان بیشتر از مردان درد را بر زبان میآورند. آن قسمت از مغز که در طی درد فعال میشود، بادامک نامیده میشود و پژوهندگان دریافتهاند که بادامک راست در مردان و بادامک چپ در زنان فعال است. بادامک راست با آن بخشهایی از مغز که اعمال خارجی را مهار میکند، مرتبطتر است در حالی که بادامک راست با کنشهای داخلی ارتباط فزونتری دارد. شاید بر اثر همین تفاوت است که زنها درد را شدیدتر از مردها احساس میکنند.
9- توانایی فضایی
معمولا قدرتهای فضایی مردها چشمگیرتر است و آنها قادرند شکل یا پویاییاش را از نظر ذهنی مجسم كنند.
متخصصان کشف کردهاند که مغز زنان دارای ناحیه آهیانهای ضخیمتری است که مانع از چرخش ذهنی اشیا در جهت توان فضایی میشود.
10- آسیبپذیری در برابر نابسامانیها
از آنجایی که زنان و مردان دو نیمکره مغز را به شكل متفاوتی به کار میبرند، بعضی اختلالات وجود دارند که مردان و زنان به شیوههای گوناگونی در معرض آنها قرار میگیرند. مردها بیشتر دچار مشکلات زبانیاند. اگر زنان چنین وضعی را داشته باشند به احتمال زیاد به جبران آن میپردازند و از سویی دیگر بیشتر مستعد اختلالات خلقی نظیر افسردگی و اضطراباند. همچنین ابتلای مردها به اختلال کمتوجهی و بیشفعالی بیش از جنس مخالف است. مردها به سلولهای عصبی بیشتری نیاز دارند تا توده عضلانی بزرگتر و اندازه بدنی حجیمتر را مهار کنند و از همین روست که معمولا دارای مغز بزرگتری هستند.