• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 3576)
چهارشنبه 22/7/1388 - 3:12 -0 تشکر 158296
مشکل اکثر زیر بیست ساله ها که تازه وارد دانشگاه شدن

مادرم رفت خونه یکی از همسایه هامون و از اونجایی که مادرم میخواد من زود سروسامان بگیرم وقتی برگشت باز حرف از ازدواج زد .

چی گفت حالا :

معین امروز رفتم خونه فلان همسایه . چه دختر خوبی داره . واقعا اینجور دخترا رو زود می برن . بذار مادر بزرگت که آخر آبان از تهران اومد بریم یه حلقه بخریم و فعلا نشونش کنیم .

راستی پسرم وقتی میری مسجد اونو توی راه نمی بینیش ؟

خب راستش یه شب دیده بودمش به مادرم گفتم خب آره .

خب چطوریه ؟ خودت پسندیدی ؟

آره مامان دختر خوبیه . فاکتور های منو داره .

خب دیگه پس حتما میرم صحبت میکنم .

من دیوونه هم احساساتم با احساسات مادرانه عجین شده و تا شب کیفم کوک بود .

پدر اومد خونه مادرم جریانو گفت .

پدرم یهو بی مقدمه گفت : ببین پسرم مادرت اگه یه چیز میگه روی احساساتشه تو یه موقع خل نشی قبول کنیا . باز نگی پدرم مانع من نشدا .

فردا که شد میدونید مادرم چی به من گفت ؟

گفت : حالا معین من دیروز که خونه اینا رفته بودم از مادرش پرسیدم دخترت ازدواج نکرده هنوز ؟ گفت چرا خواستگار داره اما خودش میگه نمیخوام فعلا ازدواج کنم .

آقا منو میگی بهت زده شدم گفتم مامان واقعا که . از یه طرف آدمو عاشق سرگشته میکنی از یه طرف آدمو سر عاشق گشته میکنی . من طفلک رو گیر آوردی هنوز دهانم بوی شیر میدهد را میخواهی وارد زندگی و بدبختی کنی ؟ (حالا اینا رو که نگفتم اما کاش میگفتم)

 آره دیگه اینه جریان ما . چلسی تازه حالا پاش به دانشگاه هم باز شده معلوم نیست اونجا دیگه چه مشکلاتی قراره براش پیش بیاد . اونقدر هم دخترای خوبی توی کلاسمون هستن اما من هنوز بیکارم و بی پول و بی خونه و مسکن . ( شوخی میکنما به دل نگیرید اینا رو میگم تا درس عبرت بشه وگرنه منو ازدواج ؟ کی تا حالا دیده چلسی بخواد ازدواج کنه ؟ ایش . واه . اوه . اوا خواهر )

حالا بگذریم سرتون رو درد نیارم میخوام یه سوال بپرسم :

اگه ما عاشق یه نفر بشیم که اکثر ویژگی هایی که ما می خوایم رو داشته باشه اما هنوز نه شغلی نه خونه ای نه پولی نداشته باشیم باید وایستیم تا اون طرف رو ببرن ؟ راه حلش چیه ؟ این روزا خیلی سخت پیدا میشه کسانی که با فاکتور های ما همخونی داشته باشن .

کاش میدانستم که کجا دلها به ظهور تو آرام خواهد گرفت  

پنج شنبه 23/7/1388 - 1:8 - 0 تشکر 158443

اگر مرد زندگی باشی میتونی اقدام کنی.

پنج شنبه 23/7/1388 - 23:5 - 0 تشکر 158622

به نام خدا

سلام

حالا بگذریم سرتون رو درد نیارم میخوام یه سوال بپرسم :

اگه ما عاشق یه نفر بشیم که اکثر ویژگی هایی که ما می خوایم رو داشته باشه اما هنوز نه شغلی نه خونه ای نه پولی نداشته باشیم باید وایستیم تا اون طرف رو ببرن ؟ راه حلش چیه ؟ این روزا خیلی سخت پیدا میشه کسانی که با فاکتور های ما همخونی داشته باشن .

اگر عاشق شدی میدونید باید چیکار کنید؟؟!!! ...یک بسم الله بگو واستینها رو بزن بالا ...دلتو بزن بدریا

به خود خودش توکل کن برو جلو ...مطمئن باش بیکمکت نمیزاره

اولا یک توصیه :::اگر میخوای درس بخونی پس باید همه هوش وحواست پی درست باشه

هرگز به این نیت که تو دانشگاه همسر ایده الت و پیدا کنی وارد دانشگاه نشو !!!!

__________________---

خب هر کسی بالاخره باید سر وسامانی به زندگیش بده ....

از یک جایی هم باید شروع کنه ....اگر یک روزی عاشق شدی اول از هرچیز به توصیه پدرتون گوش کنید

اینکه احساساتی نشید وسعی کنید با عقلتون تصمیم بگیرید

اگر به توصیه پدرتون گوش دادید میرسیم مرحله دوم ..شناخت بیشتر طرف مقابل (البته اینها برای کسانیکه تازه دارن عاشق میشنیا اونهاییکه تازه عشقشون رو پیدا کردن )

سعی کنید خانواده طرف مقابلتون وهمچنین خود طرف رو خوب بشناسید

طوری نباشه همین که بنده خدا رو دیدید دست وپاتون بلرزه ونتونید احساساتتون روکنترل کنید

مرحله بعد که خوب طرف رو شناختند نباید این دست واون دست کنید وبگید هنوز کار ندارم واین حرفهاا

اگر واقعا طرف رو میخواید باید به اون هم حق انتخاب بدید کا ایا شما رو میخواد یانه !!!

بیبینید اینجا نباید درنک کنید وفکر اینکه چیزی ندام یا بزارم کار پیدا کنم واین حرفها مانع بشه

اگر کار وپول واین چیزها داشته باشی که حرفی نیست اینجا حرف سر اینه اگر نداشته باشی چیکار باید کنی

خب مرحله بعد خواستگاری ..نزاید دیر بشه ...خانواده ها رو درجریان کار بزارید بخصوص مادر گرامی

که خودشون چنین پیشنهادهایی هم میدادن از خداشونه

پس دیر نکنید ومراسم خواستگاری رو انجام بدید حالا یا دختر شرایط شما رو میپذیره یا رد میکنه

اگر بله گفت که خداروشکر

وگرنه سعی کنید گزینه دیگری رو انتخاب کنید از این همه فکرهای اشفته ونگرانیهاا وخیال پردازیهااا هم راحت میشید .

اینکارها چند حسن داره (منظورم از کار ها اینه اقدام به کار ازدواج شدن ودست دست نکردن هست)

1.اول اینکه فرد عاشق به ارامش میرسه ..

2. دچار افسردگی نمیشه (فکر اینکه چطور هم درس بخونه وهم کار کنه ...کار نداره ..خانه نداره...دختره از دستم میره واین حرفهااا خواب وخوراک رو از عاشق میگیره )پس بجای این همه فکر باید واقع بین باشه.

3.ممکنه این کسی که شما انتخاب کردی اصلا شما رو نخواد پس با این کار بهش اجازه میدید انتخاب کنه واجازه نمیدید شما رو بازی بده....اخه بعضی ها منظورم هم خانم وهم اقایونه ..حس ششم خوبی دارن ...وقتی متوجه عشق طرف میشن با اینکه دوستش ندارن بازیش میدن ....یا گاهی ناخواسته کارهای میکنند که فرد عاشق خیال میکنه اونم دوسش داره د صورتیکه اینطور نیست

پس با این کار هم خیال خودتون راحت میشه وهم خیال اون بنده خدا

4 .گاهی وقتها همین عاشق شدنهاا مانع پیشرفت تحصیلی میشه وخیلیها رو از درس میندازه هم عاشق وهم طرف مقابل ..با این کار

ارامش برقرار میشه وبا خیال راحت میتونی درس بخونی ....

امیدوارم موفق وخوشبخت باشید .

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

جمعه 24/7/1388 - 14:48 - 0 تشکر 158696

به نام خدا

سلام

گلهای گرامی آیا شما مطمئنین كه میشه بدون كار هم ازدواج كرد؟

منظورم اینه كه حتی اگه خانواده‌ی طرف هم با بیكاری پسر مشكلی نداشته باشن، و ازدواج سر بگیره، این زندگی چطور می‌خواد دووم پیدا كنه.

جدیداً من خانواده‌ای رو میشناسم كه پسر خونواده عاشق میشه و بیكار هم هست براش میرن خواستگاری و ازدواج سر میگیره. اما الان پسر هنوز نون خور باباش هست كه هیچ یه نون خور دیگه(دختری كه باهاش ازدواج كرده) رو هم به نون خور های باباش اضافه كرده.

و دیگه شاید حالا حالاها به فكر كار نباشه.

درسته كه خدا قول داده كه شما ازدواج كنید و از فقر نترسید، اما دست كم یه كار باید باشه یا نه؟

حتی دستفروشی

برا قفل هایی كه بستست یه كلید مونده تو مشتمبه جنون رسیده كارم بس كه فرصت ها رو كشتم
بازی نور و صدا نیست زندگی یه سرنوشته           یكی پیدا یكی پنهون مثل آدم و فرشته
جانشین  انجمن خانواده‌ی تبیان
جمعه 24/7/1388 - 17:6 - 0 تشکر 158718

به نام خدا

سلام

گلهای گرامی آیا شما مطمئنین كه میشه بدون كار هم ازدواج كرد؟

منظورم اینه كه حتی اگه خانواده‌ی طرف هم با بیكاری پسر مشكلی نداشته باشن، و ازدواج سر بگیره، این زندگی چطور می‌خواد دووم پیدا كنه.

جدیداً من خانواده‌ای رو میشناسم كه پسر خونواده عاشق میشه و بیكار هم هست براش میرن خواستگاری و ازدواج سر میگیره. اما الان پسر هنوز نون خور باباش هست كه هیچ یه نون خور دیگه(دختری كه باهاش ازدواج كرده) رو هم به نون خور های باباش اضافه كرده.

و دیگه شاید حالا حالاها به فكر كار نباشه.

این نکته ایکه شما بهش اشاره کردید خیلی مهمه *متاسفانه مشکل خانواده ها اینه یا ازدواج رو خیلی سخت میگیرن یا خیلی راحت

که هر دوتا میتونه مضر باشه ....اگر ازدواج سخت گرفته بشه باعث میشه جوان به گناه کشیده بشه ....وهمچنین مسئله کار اگر بهش توجه نکنند خانواده ها، همین هم میتونه باعث موضوعی بشه که شما اشاره کردید ......

انسان با كسب درآمد از نظر روحی آرامش می‌یابد. زیرا فرد نیازمند از نظر روحی در اضطراب و نگرانی است

پیامبر(ص) می فرماید: انسان هر گاه نیازهای خود را تأمین كند آرام می‌گیرد.

وهمچنین انسان با ازدواج هم به ارامش میرسد ...پس هردوی این موارد درکنار هم انسان رو به ارامش میرسونه

نه یکی از این موارد(ازدواج وکار )

پس راه چاره چیه ؟؟؟اگر کار نداری عاشق شدی چکار باید کرد ؟؟؟

زندگی انسان بر محور كار می‌گردد و كار، تلاش انسان جهت حصول به هدف معین است. كلید گشایش هر استعدادی در درون انسان كار است. كار بزرگ‌ترین و شاید زیربنایی‌ترین بخش زندگی انسانی است. چرا كه از كار می‌توان به جوهره درونی افراد پی برد و وقتی این جوهره‌های درونی‌ آشكار شوند و استعدادهای بالقوه به منصه ظهور برسند می‌توان به وجود جامعه‌ای پویا امیدوار بود.

این متن رو از جایی کپی کردم خیلی جالبه ....تلاش برای رسیدن به هدف

اینجا ی کار برعهده خانواده هاست بزار با مثال بگم

چند وقت پیش درمورد دوتا ناشنوا در انجمن چیزهای گفتم یادتونه ؟؟؟

این پسرکم شنوا عاشق دختری شد که ناشنوا بود خودش تا حدودی شنوا بود اما بیکار

نمیدونست چیکار کنه بالاخره با خانواده رفت خواستگای دختره (این نکته خیلی مهمه ..همین حرکت بسوی خواستگاری بهترین انگیزه هست برای جوان ..برای اینکه خودش رو پیدا کنه ودنبال کار بگرده بخوادمستقل شه )

اینجا خانواده دختر خیلی باهوش وزرنگ بودن ...شرط گزاشتن تا کاری پیدا نکنی نمیتونی ازدواج کنی

پسره چون حالا دیگه یک هدف مهم تو زندگیش داشت وبه عشق اون هم که شده بود باید کار پیدا میکرد

پسره هم از اونهایی بود که تا حالا کار نکرده بود

مراسم عقد برگزار کردن پسره همچنان دنبال کار بود بخاطر ناشنوایی بهش کار نمیدادند

اینجا همسرش خیلی بهش کمک میکرد بهش روحیه میداد حتی خانواده همسرش هم دنبال کار براش بودن

زیاد سختگیری نمیکردن درباره پیدا کردن کار ..اما یکی از شروط هم بود

اقای داماد هم انگیزه این کار رو هم داشت تلاش میکرد برای رسیدن به هدفش

بالاخره یک کار پیدا کرد وزندگی مشترکشون رو شروع کردن ..الان هم به لطف خدا هم خودش وهم همسرش سر کار هستند

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

جمعه 24/7/1388 - 17:8 - 0 تشکر 158719

به نام خدا

سلام

البته شرایط افراد باهم خیلی فرق میکنه وهمچنین شرایط خانواده هااا

اما مهم اینه چطور با مسایل برخورد کنیم اولا در این راه چند چیز باید رعایت بشه

1. از روی احساسات عمل نشه

2. ازدواج سخت گرفته نشه

3. کار پیدا کردن سخته اما شدنی ....باید اول بدونی در چه زمینه ای استعداد داری در همان زمینه تلاش کنی

4. خانوادها خیلی میتونند موثر باشند

5. خود فرد خیلی میتونه نقش مهمی رو ایفا کنه

خب اگر همه اینها دست به دست هم بدن میتونند بهترین زندگیهاا شکل بگیره

کافیه سطح توقعات رو کم کنیم ...از افراط وتفریط در هرکار هم بپردازیم تا به یک زندگی شاد دست پیدا کنیم .

ازدواج پلیست برای رسیدن به کار وزندگی کردن ....البته باید انتخابت هم خوب باشهااااا منظورم انتخاب همسر ه.

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

جمعه 24/7/1388 - 17:10 - 0 تشکر 158722

به نام خدا

سلام

درسته كه خدا قول داده كه شما ازدواج كنید و از فقر نترسید، اما دست كم یه كار باید باشه یا نه؟

حتی دستفروشی

یعمی پیدا کردن کار این همه سخته؟؟؟؟اگر سطح توقعات کم بشه وبخوای از صفر شروع کنی

وهمت داشته باشی حتی با همین دست فروشی هم میتونی به موفقیتهای بزرگی برسی .....

اما متاسفانه تو کشور شاهد بیکاری زیادی هستیم حتی کسیکه لیسانسه هست وکار نداره

وحتی مدارک بالاتر

زندگی سخت شده قبول دارم اما خود ماهم در سختر شدنش نقش بزرگی داریم

از سوال خوبتون خوشحال شدم اگر باز جایی از حرفام اشکال داشت حتما تذکر بدید

خیلی خوبه باعث میشه از همه زوایا به یک مشکل نگاه کرد ....موفق باشید

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

شنبه 25/7/1388 - 13:2 - 0 تشکر 158858

aaaaaaaaaaaaaaaaaAAAAAAAAAAAAAAAAAAAA

دمتون گرم دوستان شما ها چقدر خوبید

اصلا آدم از این به بعد هر چی مشکل داره با تبیان مطرح کنه .

واقعا چه بچه های خوبی داره تبیان . من حدود دو سال هست که تبیانم اما این مدلی شو ندیده بودم .

بچه ها تا حالا فکر نکردید که چقدر خوبید شما ؟

متشکرم از همگی

کاش میدانستم که کجا دلها به ظهور تو آرام خواهد گرفت  

سه شنبه 28/7/1388 - 23:35 - 0 تشکر 159660

من دیگه ایکون خنده یادم  رفته بود با دیدن شما یادم اومد .

اما مشکل شما وقتی حل میشه که شما بری بالای بیست سال .

اخیییییییییی  خدا بهت صبر بده

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد * نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهدساخت *

 ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد * به دست کودکی گستاخ و بازیگوش*

و او یکریزو پی در پی دم گرم و چموش خویش را بفشارد برگلویم سخت * و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد *

بدین سان بشکند در من * سکوت مرگبارم را ......

 ***دکتر علی شریعتی ***

چهارشنبه 29/7/1388 - 10:37 - 0 تشکر 159703

خانوم شاداسما واقعا که .

من اینو واسه اون کسانی زدم که همچین مشکلی دارن . وگرنه من که ندارم .

بعدشم منم با دیدن آیدی خفن شما از خنده دینامیت میشم .

آخه شاداسما هم شد آیدی ؟ تازه من همیشه آیدی شما رو به هم چسبیده میخونم و خنده دار تر میشه . shadasma

اولش که آیدیتون رو دیدم فکر کردم اسم نوعی مسلسل هست .

کاش میدانستم که کجا دلها به ظهور تو آرام خواهد گرفت  

چهارشنبه 29/7/1388 - 15:28 - 0 تشکر 159751

سلام

شما این تاپیکو زدی اینجا منم  گفتم یه نظری داده باشم . باشه دیگه نظر نمیدم

راجع به نام کاربریم هم باید بگم خیلی خوشحالم که دل بنده های خدا با دیدنش شاد میشه اما داخل پرانتز هم بگم مسخره کردن با انتقاد از ادما  فرق میکنه

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد * نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهدساخت *

 ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد * به دست کودکی گستاخ و بازیگوش*

و او یکریزو پی در پی دم گرم و چموش خویش را بفشارد برگلویم سخت * و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد *

بدین سان بشکند در من * سکوت مرگبارم را ......

 ***دکتر علی شریعتی ***

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.