تبیان، دستیار زندگی

با نام خدا و سلام

هر کدام از ما درطول دوران تحصیل با برخورد نامناسب یا مناسب یکی از معلمین مواجه بوده ایم و حالا بعد از گذشت سالها به این فکر می کنیم که

اگر به جای معلممان بودیم در قبال کاری که انجام داده بودیم چه عکس العملی داشتیم.

گاهی رفتار معلم در قبال ما خوب نبوده و فکر می کنیم که اگر فلان رفتار را داشت خیلی مناسب تر بود و گاهی رفتار مناسبی داشته و فکر می کنیم که معلم چه عکس العملی ناخوشایندی می توانست بروز بدهد.

امیدوارم متوجه منظورم شده باشید

حالابسم الله ...........

سلام
سن و سالم گذشته ولی تا خوندم یاد این افتادم...

اگر جا خیلی هاشون بودم...
بها دادن به "من" رو کاهش میدادم
تا باعث آزار من و دلخوری و حسادت بقیه نشه که اذیتم کنن :(
من که ساکت نشستم درسمو میخونم... پاچه خاری هم نمیکنم
بیا و مارو مث بقیه تحویل بگیر :(

سلام

منم مورد جی طیبه رو خیلی موافقم

یه چی دیگه که همیشه اذیتم میکرد... این بود که معلما شاگردا رو جلوی بقیه ضایع میکردن.. احترام دانش آموز رو باید نگه داشت... چون همین دانش آموزم بعدش واکنش نشون میده بی احترامی میکنه... تازه خودشم شخصیتش خرد میشه
درست نیست به نظرم

سلام
من اگر جای معلمم بودم تمام سعیو میکردم که از تقلب جلوگیری بش نه اینکه خودم عاملش باشم!
تا هرکی نمره حقیقشو بگیره
از معلم ها تعجب میکنم... میبینه... میدونه... اون فرد با تقلب نمره برتر گرفته!
ولی خودش هم تقلب میکنه مثلا 19/75 رو بیست میده تا باز برتر بشه
یه برتر کاذب درست میکنه
و این تسلسل ادامه داره تا الکی برتر بمونه
و شاگرد اول جونشون بشه!

سلام
توی پیش دانشگاهی امتحان زبان داشتیم من بچه درسخونی بودم اما خیلی استرس پیدا میكردم
واسه همین از همون اول امتحان كه هنوز سوال ها رو نخونده بودم حدود 45 درجه سرم چرخید!(: با عرض معذرت از حضور معلم عزیز انجمن جنابteachman ) این حركت زمانی بود كه اعلام كرده بودن پشت برگهاتون رو نگاه كنید كه هر دو روش چاپ شده باشه
دبیر ما این حركت من رو از دور دید و با لبخندی گفت بچها فقط برگهای خودتون رو چك كنید نه بقیه رو(: من كه شرمنده شده بودم سرم رو انداختم پایین و تا آخر جلسه بالا نیاوردم
حالا تصور كنید كه معلم یه حركت تندی انجام میداد مسلما از دستش ناراحت میشدم و دیگه به درسش توجه نمیكردم
من همیشه از معلمهایی كه در عین داشتن جذبه مهربون هم بودن خوشم میومد
كلاس پنجم هم معلمی داشتم كه به بچهای نتبل بد جور توهین كرد و هنوز صحنه اش توی ذهنم مونده

با نام خدا و سلام
باتشکر از همه دوستان بابت اظهار نظرهاشون
اینا تجربیات خوبیه که برای من یکی میتونه خیلی مفید باشه

با نام خدا و سلام
اول خودم باید شروع میکردم که نشد و حالا یه تجربه تلخ دارم از یه معلمم که تا حالا ناراحت بودم ازش ولی از امشب میخوام این ناراحتیمو بگذارم کنار اونم بواسطه امشب که شب قدر و باید بخشید تا بخشیده شد.....
یادمه یه معلم چند روزی کلاس دوم ابتدایی اومد سرکلاسمون یادم نیست بابت چه موضوعب بهم گیرداد و صدام کرد که برم پای تخته تا رفتم یه خودکار گذاشت لای انگشتامو دستمو فشار داد از اونجایی که شاگرد خوبی بودم خیلی ازش دلگیر شدم و بدون حتی یک قطره اشک نشستم و با بغض و کینه بهش نگاه می کردم که دوباره صدام کرد و بجای دلداری دوباره همن تنبیه را تکرار کرد از اون به بعدنتونستم ازش راضی بشم البته خوشبختانه بعد چند روز از مدرسه مون رفت و تا چندسال ندیدمش ولی سال تحصیلی قبل پسرش تو مدرسه مون درس میخوند و بسیار هم تنبل و کم کار بود و هر روز تو دفتر درگیر بودن مدیر و ناظم و معلمش با والدین محترمشون .
البته من به روی خودم نیاوردم که آقا معلم ما بودن و ....... خیلی هم ازش خوشم نمیومد ولی امشب میخوام این خاطره را از ذهنم پاک کنم اگر خدا بخواد

سلام
من یه دوستی داشتم که مریض بود( به اسم منصوره ) ، دکترا می گفتن که توی دست راستش یه توده چربی در اومده که باید عمل بشه ،چون دستش درد می کرد برا همین هیچوقت نمی تونست تکالیفشو انجام بده ، دبیر ادبیات ما همیشه اونو سر کلاس به خاطر این موضوع تحقیر می کرد و اصلا توجهی به مریضیش نداشت ، حتی یادمه به خاطر این موضوع سر دوستمو به دیوار می کوبید . هیچوقت چهره این معلم از ذهنم پاک نمیشه ، امیدوارم منصوره اونو بخشیده باشه
منصوره دوسال بعد به خاطرغدههای سرطانی که تمام بدنشو گرفته بود از دنیا رفت .
روحش شاد

وای از دوتا خاطره قبلی... قلبم درد گرف
:((

با نام خدا و سلام
متاسفانه بعضی از ما معلما اسممون فقط معلمه ولی رسممون نه