• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 2403)
پنج شنبه 16/8/1387 - 19:47 -0 تشکر 69269
موضوع دموکراسی و قرآن ... ؟

 بسم االه الرحمن الرحیم

سلام

با اجازه مدیریت انجمن از این به بعد برای موضوعات جدید در تاپیک "قرآن زیر ذره بین ....." تاپیک جدید زده خواهد شد (چون بحث ها قاطی میشن) و در آخر بحث لطفاً تاپیک ها رو ادغام کنید. متشکرم.(لطفاً خط رو پس از خوندنش ویرایش کنید)

 

این تاپیک تا حدود زیادی به انجمن سیاسی هم مربوط میشه.

میریم سر اصل موضوع

 

با توجه به عباراتی مثل "اکثرهم لاتعقلون" یا "اکثرهم لایعلمون" یا ... (که بسیار هم تکرار شده است) آیا این نشان دهنده مخالفت اسلام با دموکراسی هست؟

  
 

پنج شنبه 16/8/1387 - 20:47 - 0 تشکر 69287

اللهم انت السّلام و منک السّلام

و لک السّلام و الیک یعود السّلام

سلاااااااااام

*******

جناب دانیال عزیز ... ممنون بحث خوبیه ...

بهتره از تعریف دموکراسی شروع کنیم ...

دموکراسی واژه‏ای یونانی است و از ریشه "demos" به معنای مردم و کراسیا "cratia" یا "krato" به معنای حکومت اخذ شده و به معنای حکومت مردم میباشد. در عین حال دموکراسی تعریف مشخصی نداره و هر کسی بنا بر طرز تفکر خودش جنبه ای اون رو در نظر گرفته ... بنابراین نمیشه تعریف دقیق و جامعی از دموکراسی ارائه داد ....

مراحل چند گانه‏ای بر دموکراسی گذشته تا این که امروزه بدین شکل ظهور کرده است.


مرحله اوّل: دموکراسی کلاسیک:

در حدود پنج قرن قبل از میلاد در آتن (پایتخت یونان) به وجود آمد. از ویژگیهای این شیوه دخالت مستقیم مردم در امور حکومتی میباشد. این شیوه در یکی از شهرهای یونان اجرا شد و بعد منقرض گردید. شاید بتوان خاستگاه اولیه دموکراسی را از همین جا دانست. در این شیوه همه مردم به جز بردگان و افراد زیر بیست سال میتوانستند در امور سیاسی شهر مستقیماً دخالت کنند. این شیوه علاوه بر آن که مخالفت قاطعانه فیلسوفان و اندیشمندان را به دنبال داشت، در عمل مشکلات زیادی به بار آورد و از این رو چندان دوام نیافت.


مرحله دوم: با گسترش شهرها و پیچیده‏تر شدن مسائل اجتماعی، چون دخالت مستقیم مردم در تمام امور جامعه عملی نبود، شکل دیگری از دموکراسی به وجود آمد که در این شیوه دخالت مردم در حکومت به وسیله انتخاب نمایندگان گوناگون صورت میگیرد. این شیوه امروزه در تمام کشورها و از جمله کشور ما اجرا میشود. مردم با انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی، شوراهای اسلامی شهر و روستا و انتخاب رئیس جمهور و... در حکومت دخالت میکنند. این شیوه دراصطلاح "دموکراسی روشی" یا "متدیک" نامیده میشود. این روش مورد قبول اسلام میباشد، البته با شرایطی، چرا که اسلام برای حکام، قانون گذاران و مجریان قانون شرایطی را تعیین کرده است؛ بدین معنا که مردم در انتخاب افرادی که صلاحیت قانونگذاری و اجرای قانون را دارند، مشارکت جدی داشته باشند.


در شیوه دموکراسی روشی با استفاده از شیوه‏های دموکراتیک و مشارکت عمومی، جامعه اداره میشود، ولی اصول و ضوابط کلی و محتوای قوانین را اسلام تنظیم نموده است. در این قوانین مردم حق دخالت ندارند و در مورد مسائل شرعی و حلال و حرام نیز مجتهد جامع الشرائط این گونه احکام را از متون دین استنباط مینماید، ولی در امور اجتماعی، نظر مردم محترم است و خداوند به پیامبر خویش دستور میدهد که

شاور هم فی الأمر؛ با مردم به مشورت بپرداز" یا "و أمرهم شوری بینهم؛ امور جامعه باید به شورا واگذار شود".

بر اساس این دیدگاه اسلامی معیارها توسط دین بیان شده و تشخیص و گزینش بر عهده مردم نهاده شده است و در مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی، مردم با مشورت، شیوه صحیح و راهکار مناسب را در مسائل گوناگون بر میگزینند. در این ساز و کار جایگاه شرع و رأی مردم و فلسفه هر کدام کاملاً مشخص است و دراین زمینه هیچ گونه اختلافی بین اندیشمندان اسلامی نیست.

ادامه دارد ....

اللهم عجل لولیک الفرج

ماندگار باشید

یا حق

اللهم ‌ارزقنا توفیق‌الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

همراه شما در انجمن سیاسی anjoman.siasi@tebyan.org

و انجمن ورزش و تندرستی anjoman.varzesh@tebyan.org

پنج شنبه 16/8/1387 - 20:50 - 0 تشکر 69288

اللهم انت السّلام و منک السّلام

و لک السّلام و الیک یعود السّلام

سلاااااااااام

*******

مرحله سوم:

 امروزه شیوه نوینی از دموکراسی در جوامع غربی رایج میباشد که این دموکراسی به مثابه ایدئولوژی بر جوامع غربی حاکم میباشد. در این شیوه دین را از دخالت در امور سیاسی و اجتماعی منع میکنند و اجازه نمیدهند مجریان قانون در مقام اجرا صحبت از دین کنند.
بالاتر از آن، در این شیوه هیچ گونه التزام و پای بندی به قوانین دینی وجود ندارد.
طبق این تفسیر دموکراسی مساوی است با رژیم لائیک و سکولار؛ رژیمی که به هیچ وجه به دین اجازه نمیدهد که در شؤون سیاسی و اجتماعی دخالت داشته باشد. بر طبق این تفسیر تمام شؤون حکومت (اعم از قانون گذاری و اجرا) از دین جدا میباشد؛ یعنی شرط دموکراتیک بودن سکولار و لائیک بودن است.

 اگر هم دینی باشد، جنبه شخصی دارد ارتباطی بین دین و جامعه و سیاست نیست و دین حق هیچ گونه دخالتی در امور اجتماعی را ندارد. دین مرجع انسان در امور شخصی مانند نماز و روزه است، لیکن در حکومت و سیاست معیار مشروعیت قانون، رأی مردم، یا رأی اکثریت است.
بر اساس رأی اکثریت مردم میتوان زشت‏ترین و پلیدترین اموری را که بر خلاف دین و فطرت انسانی است، تصویب نموده و به اجرا در آورد، اگر چه واقعاً و حقیقتاً رأی اکثریت در بسیاری موارد وجود ندارد، مثلاً ازدواج با هم جنس و ثبت رسمی آن در برخی کشورهای غربی و قانون سقط جنین که کلیسا با آن مخالفت نموده است.
این شیوه دموکراسی، که امروزه سایه سنگین آن بر جوامع غربی گسترانیده شده است، با وجود این که اندیشمندان آن، هر گونه ایدئولوژی را آفتی برای بشریت میدانند، اما همین دموکراسی، نزد آنان (با همین تفسیر جدید) به منزله ایدئولوژی در آمده است.
این شیوه دموکراسی در تضاد مسلّم و قطعی با دین قرار دارد، چرا که با توجه به جامعیّت اسلام این نکته باید دقت شود که اسلام علاوه بر برنامه‏های دقیق برای سعادت فردی، در بردارنده برنامه و اصول جامع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... میباشد و دین مختص مسجد و گوشه منزل نیست، بلکه در صحنه زندگی اجتماعی نیز حضور کامل دارد. دموکراسی در قانون گذاری بدین معنا است که بدون توجه به دین و با توجه به رأی اکثریت مردم (50% به اضافه یک) هر قانونی معتبر بوده و رسمی و واجب الاتباع میباشد، گرچه خلاف نص قرآن و بر خلاف سیره علمی و عملی معصومین(ع) باشد اما هرگز اسلام چنین قانون گذاری را نمیپذیرد.
در چارچوب اسلام نمیتوان به نام آزادی، قوانین اسلام را تعطیل نمود و نمیتوان قوانین بر خلاف دین وضع کرد. این مجموعه سخنان هرگز بدین معنا نیست که همه دستاوردهای دموکراسی مردود است، بلکه دموکراسی روشی مورد تأیید دین میباشد.
یکی از معایب دیگر لیبرال دموکراسی حاکم بر غرب، پشت نمودن به معنویت و اخلاق و دوری از خداوند است. این نوع دموکراسی خدازدا و خداگریز میباشد. این معایب در دکترین اسلامی وجود ندارد.
امام خمینی معمار انقلاب میفرمایند:
"رژیمی که به جای رژیم ظالمانه شاه خواهد نشست، رژیم عادلانه‏ای است که شبیه آن رژیم در دموکراسی غرب نیست و پیدا نخواهد شد. ممکن است دموکراسی مطلوب ما با دموکراسی هایی که در غرب هست، مشابه باشد؛ امّا آن دموکراسی ای که ما میخواهیم به وجود آوریم، در غرب وجود ندارد. دموکراسی اسلام کامل‏تر از دموکراسی غرب است... حکومت جمهوری اسلامی مورد نظر ما از رویه پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) الهام گرفت و متّکی به آرای عمومی ملّت میباشد و نیز شکل حکومت با مراجعه به آرای ملّت تعیین خواهد گردید.
به پا داشتن حکومت جمهوری اسلامی مبتنی بر ضوابط اسلام و متکی بر آرای ملت ".

اللهم عجل لولیک الفرج

ماندگار باشید

یا حق

اللهم ‌ارزقنا توفیق‌الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

همراه شما در انجمن سیاسی anjoman.siasi@tebyan.org

و انجمن ورزش و تندرستی anjoman.varzesh@tebyan.org

جمعه 17/8/1387 - 1:50 - 0 تشکر 69318

سلام

یه سوال:

من صورت سوال رو قشنگ نفهمیدم... میشه بیشتر توضیح بدید؟

اکثر ایشان تعقل نمیکنند

اکثر ایشان عمل نمیکنند.

چه ربطی به دموکراسی داره؟ 

یا علی 

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

جمعه 17/8/1387 - 13:29 - 0 تشکر 69363

سلام

میکرو عزیز "لایعلمون" هست

از  ماندگاری عزیز  بابت پاسخ کاملشون متشکرم

من تازه خواستم اطلاعاتی در مورد مکتب لیبرال قرار بدم که زحمتش رو کشیدید

یاعلی

جمعه 17/8/1387 - 14:41 - 0 تشکر 69376

میکرو عزیز من فکر می کنم منظورشون اینه که افرادی که نمی فهمند(که در اگثریت هم هستند) نباید در کارهای حکومت دخالت کنند ( چون نمی فهمند ) . ولی اینجوری نمی شه قضاوت کرد . باید دید این لایعلمون خطاب به چه موضوعی آمده یا قرآن گفته چی رو نمی فهمند . من فکر کنم این اکثرهم لا یعلمون در مورد مسائل اخروی و یا چیزی غیر از حکومت داری اومده . البته تو تاریخ صدر اسلام نشانه از دموکراسی وجود داره یعنی اون زمان که همه ی مردم به خانه ی حضرت علی هجوم آوردند و ایشون رو بعنوان خلیفه ی خودشون انتخاب کردند . حضرت اون زمان فرمودند اگر اصرار مردم نبود افسار شتر خلافت رو رها می کردم (یا یه همچین چیزی) که نشان از نوعی دموکراسی هست.

البته بشخصه اعتقادی دارم مبنی بر اینکه دموکراسی زیاد تو اون جامعه ی اسلامی ایده آل نقشی نداره . این رو ازون بابت می گم که خداوند خودش پیامبر و امامن رو مشخص کرده و رهبری رو بر عهده ی اونها گذاشته و از هر کس دیگه سلب کرده . در زمانی که اونها هم حکومت رو در دست داشتند ، کاری به حرف مردم که نداشتند و فقط اون چیزی رو که خدا می فرمود رو عمل می کردند و انتخاب نماینده هاشون هم بر طبق اصل شایسته سالاری بود نه محبوبیت. البته در زمان غیبت مساله فرق می کنه . تو جا معه اسلامی مشروعیت با مردم هست و هیچکس غیر امامان نمی تونه بر مردم حاکم باشه که اگه بشه طاغوت هست مگر اینکه مردم با انتخابشون به او مشروعیت بدهند . این مساله حتی در مورد انتخاب رهبر هم صادق هست . می دونید که مشروعیت در نظام اسلامی از طرف رهبر اعطا می شه و حال اینکه خود رهبر منتخبی از نمایندگان مردم هست ، پس مشروعیت رهبر هم از طرف مردم اعطا شده است. این روند دموکراسی اسلامی هست البته بنظر من ... 

جمعه 17/8/1387 - 15:46 - 0 تشکر 69381

با سلام 

مطالبی که مایمیل عزیز فرمودند قسمتی درست بود اما قسمتی از آن یک مقدار با آنچه در اسلام و حکومت اسلامی گفته می شود تفاوت دارد مساله دموکراسی مساله ای کاملا غربی است یعنی ریشه آن از غرب است و معنی اصلی آن هم در غرب اما آنچه در ایران به نام دموکراسی ذکر می شود اگر بخواهیم با اسلام تطبیق داشته باشد باید معنایی جدا داشته باشد و کاملا متفاوت است با آنچه در غرب است .

درست است که امام علی علیه السلام بعد از گردآمدن مردم دور ایشان خلافت را قبول کردند اما این به معنای این نیست که امام خلافت پیامبر را از مردم گرفته باشد به این معنا است که امام دیدند که با جمع شدن مردم حجت تمام است و لازم است که حکومت ظاهری تشکیل دهند یعنی چه مردم دور ایشان جمع می شدند و چه جمع نشوند ایشان امام است و خلیفه پیامبر و تبعیت از ایشان واجب فقط جمع شدن مردم باعث بالفعل شدن این خلافت می شود .

در مورد رهبر هم در زمان غیبت مساله همین است یعنی رهبر بوسیله شرایطی که ائمه فرموده اند در واقع نائب ائمه است پس بوسیله مردم انتخاب نمی شود در واقع رهبر مشروعیت خود را از مردم نمی گیرد بلکه مشروعیت دینی دارد اگر چه مردم از او تبعیت نکنند باز هم رهبر است و این در زمان شاه هم بود یعنی امام سال 42 فرمودند نمایندگان مجلسی که این قانونهای ضد اسلامی را تصویب کرده اند از نمایندگی برکنارند اگر چه دولتی ها به حرف امام گوش ندادند و امام هنوز قدرت حکومت نداشت اما ولایت و رهبری دینی داشت و حرفش باید اطاعت می شد.

این جزء مسائل بسیار دقیق حکومت اسلامی است که باید خیلی دقت شود و معنی این حرف که می گویند ولایت فقیه انتصابی است نه انتخابی همین معنا است بعنی انتخاب مردم به رهبر مشروعیت نمی دهد بلکه ائمه با شرائطی که ذکر کرده اند برای این زمان مردم رهبر نصب کرده اند و علما فقط با تشخیص این شرائط در فرد آن را به مردم ابلاغ می کنند تا بفهمند رهبر شرعی آنها کیست  .

پس اینکه امام فرمودند میزان رای ملت است یعنی چه ؟

این به معنای این است که اگر مردم از رهبر دینی تبعیت کنند رهبر می تواند حکومت کند اما اگر تبعیت نکنند و مانند مردم مدینه که از امیرالمومنین تبعیت نکردند رهبر هم مانند امام علی علیه السلام باید خانه نشین شود با اینکه ولایت دارد و رهبر دینی مردم است اما بخاطر تنها بودن و قدرت نداشتن نمی تواند حکومت کند از این جهت رای مردم خیلی مهم است که با رهبرشان همراه باشند یا نه ؟

البته در جامعه اسلامی بسیاری از جایگاههای حکومتی را خود رهبر به مردم واگذار کرده تا انتخاب کنند و بعد با حکم رهبر و تنفیذ او این انتخاب مردم از نظر شرعی هم اعتبار پیدا می کند و این امر شاید بخاطر مصلحت زمان و بزرگ شدن حکومت ها باشد . 

و بخاطر اینکه به آنها رحمت کند آفریدشان 

جمعه 17/8/1387 - 20:58 - 0 تشکر 69423

سلام

خوب من کاملا جدی سوال کردم اما با توجه به پاسخ دوستان فکر کنم تا حدودی صورت سوال رو فهمیدم ...پس یه بار دیگه موضوع رو مطرح میکنیم تا بهتر بفهمیم میخواهیم جواب چه شبهه ای رو بدیم:

خداوند در قرآن فرموده است که اکثر ایشان نمیدانند....اکثر ایشان تعقل نمیکنند...پس قرآن با اینکه حکومت توسط اکثر مردم اداره شود مخالف است چون اکثر مردم بی فکر هستند و خوب و بد رونمیتونند تشخیص بدند.

خوب اول جواب این سوال رو بدهید...این ضمیر هم (یعنی ایشان) به چه کسانی برمیگردد؟

آیا منظور عموم مردم هست؟

صد در صد اول باید دید که اصلن چنین برداشتی از آیه قرآن صحیح هست؟

آیا میشه گفت که :

 اکثر ایشان نمیدانند= ؟ = اکثر مردم نمیدانند

لطفا چند تا آیه رو بطور کامل قرار بدهید تا ببینیم خداوند خطاب به چه کسانی فرموده است که اکثر ایشان نمیدانند.

یا علی 

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

شنبه 18/8/1387 - 23:0 - 0 تشکر 69630

با سلام بر همه دوستان و سلام بر جناب میکرو

در جواب سوال شما این آیات رو قرار می دهم :

وعد الله لا یخلف الله وعده ولکن اکثر الناس لا یعلمون

 ان الساعة لآتیة لا ریب فیها ولکن اکثر الناس لا یومنون     غافر58

 واتبعت ملة آبآئی ابراهیم واسحق ویعقوب ما کان لنا ان نشرک بالله من شیء ذلک من فضل الله علینا وعلی الناس ولکن اکثر الناس لا یشکرون    یوسف38

أَ لَمْ تَرَ إِلى الَّذِینَ خَرَجُوا مِن دِیَرِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضلٍ عَلى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكثرَ النَّاسِ لا یَشكرُونَ(243) ترجمه :

243 - آیا ندیدى جمعیتى را كه از ترس مرگ ، از خانه هاى خود فرار كردند؟ و آنان ، هزارها نفر بودند (كه به بهانه بیمارى طاعون ، از شركت در میدان جهاد خوددارى نمودند).
خداوند به آنها گفت : بمیرید! (و به همان بیمارى ، كه آن را بهانه قرار داده بودند، مردند). سپس خدا آنها را زنده كرد، (و ماجراى زندگى آنها را درس عبرتى براى آیندگان قرار داد). خداوند نسبت به بندگان خود احسان مى كند، ولى بیشتر مردم ، شكر (او را) بجا نمى آورند.


این بعضی از آیاتی بود که دلالت داردکه اکثر مردم نمی دانند و ایمان نمی آورند در واقع این آیات عملا دموکراسی غربی که حق را به اکثریت می دهد نفی می کند چون می فرماید اکثر مردم به راه درست نمی روند . 

و بخاطر اینکه به آنها رحمت کند آفریدشان 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.