جنگ نزد یهود
هنگامی كه بحث «جنگ در ادیان» را ملاحظه میكنیم، هیچ جنگی در قساوت و شدت همانند «جنگ در دین یهود» نیست. یهود براساس شریعت خود، در طول تاریخ، به جنگ و خونریزی فراوان میپرداختهاند و در این راه به اطفال و زنان نیز رحم نمیكرده و خود را «ملت برگزیده خدا» میدانند. یهود، رهبران تخریب و نابودی در این عامل بودهاند. یكی از بزرگان یهود به نام «ارنست رینان» عقیده دارد:
«وقتی عدل در عالم تحقق پیدا نكند، پس بهتر است كه كل عالم تخریب گردد.»
یكی دیگر از بزرگان یهود میگوید:
«ما یهود نیستیم مگر آقای عالم و فاسد كننده عالم، ایجاد كننده فتنه در عالم و جلاد عالم باشیم.»
قرآن كریم، یهود و مشركان را در یك ردیف قرار میدهد و آنان را دشمنترین افراد نسبت به مسلمانان معرفی مینماید:
«به طور مسلم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را یهود و مشركان خواهی یافت. و نزدیكترین دوستان به مؤمنان را كسانی مییابد كه میگویند: ما نصارا هستیم این بدان روست كه در میان آنها، افرادی عالم و تارك دنیا هستند و آنها (در برابر حق) تكبر نمیورزند.»
تاریخ اسلام به خوبی گواه این حقیقت است؛ زیرا در بسیاری از نبردهای ضد اسلامی، یهود به طور مستقیم دخالت داشته و از هیچ گونه كارشكنی و دشمنی خودداری نكردهاند. افراد بسیار كمی از آنها به اسلام گرویدهاند؛ در حالی كه در غزوات اسلامی، رویارویی مسلمانان با مسیحیان را كمتر شاهدیم و نیز افراد فراوانی از آنها را مشاهده میكنیم كه به صفوف مسلمانان پیوستهاند.
این مقایسه بیشتر درباره یهود و مسیحیان معاصر پیامبر اسلام (ص) است؛ زیرا یهود با این كه دارای كتاب آسمانی بود، به دلیل دلبستگی بیش از اندازه به مادیات، در صف مشركانی قرار گرفته بودند كه از نظر مذهبی با آنها هیچ اشتراكی نداشتند. در آغاز، یهودیان مبشران اسلام محسوب میشدند و انحرافاتی همانند «تثلیت» نداشتند؛ اما دنیا پرستی شدید، آنها را به كلی از حق بیگانه كرد؛ در حالی كه مسیحیان آن عصر چنین نبودهاند.
البته مسیحیان قرون بعد نسبت به اسلام و مسلمانان مرتكب جنایاتی شدند كه دست كمی از یهود نداشت؛ جنگهای طولانی و خونین صلیبی در گذشته و تحریكات فراوانی كه امروز از ناحیه استعمار كشورهای مسیحی بر ضد اسلام و مسلمانان میشود، امری نیست كه بر كسی پنهان باشد.
اما عجیب این كه یهودیان، همه این جنگ طلبیها را با استناد تورات انجام میدهند؛ برای نمونه، در متن تورات چنین میخوانیم:
«چون به شهری نزدیك آیی تا با آن جنگ نمایی، آن را برای صلح ندا كن و اگر تو را جواب صلح بدهد و دروازهها را برای تو بگشایند، آن گاه تمام قومی كه در آن یافت شوند، به تو جزیه دهند و تو را خدمت نمایند و اگر با تو صلح نكرده، با تو جنگ نمایند، پس آن را محاصره كند و چون یهوه - خدایت - آن را به دست تو بسپارد، جمیع ذكورانش را به دم شمشیر بكش - لیكن زنان و اطفال و بهایم و آن چه در شهر باشد - یعنی تمام غنیمتش را - برای خود به تاراج ببر و غنایم دشمنان خود را كه یهوه - خدایت به تو دهد، بخور. به همه شهرهایی كه از تو بسیار دورند كه از شهرهای این امتها نباشند، چنین رفتار نما؛اما از شهرهای این امتهایی كه یهوه - خدایت- را به ملكیت می دهی، هیچ ذی نفسی را زنده مگذار، بلكه ایشان را ... چنان كه یهوه - خدایت - تو را امر فرموده است، بالكل هلاك ساز.»
همچنین در تورات میخوانیم:
«یهوه، خدای ما، او (سرزمین سیحون و ملك حشبون) را به دست ما تسلیم نموده، او را با پسرانش و جمیع قومش زدیم و تمامی شهرهایش را در آن وقت گرفته، مردان و زنان و اطفال هر شهر را هلاك كردیم كه یكی را باقی نگذاشتیم، لیكن بهایم را با غنیمت شهرهایی كه گرفته بودیم، برای خود به غارت بردیم.»
و در جای دیگر تورات آمده است:
«پس یهوه، خدای ما، عوج ملك باشان و نیز تمامی قومش را به دست ما تسلیم نموده، او را به حدی شكست دادیم كه احدی از برای وی باقی نماند و در آن وقت، همه شهرهایش را گرفتیم و شهری نماند كه از ایشان نگرفتیم... و آنها را بالكل هلاك كردیم؛ چنان كه با سیحون و ملك حشبون كرده بودیم. هر شهر را با مردان و زنان و اطفال هلاك ساختیم و تمامی بهایم و غنیمت شهرها را برای خود به غارت بردیم.»
و نیز آمده است:
«و هر آن چه در شهر بود، از مرد و زن و جوان و پیر، حتی گاو و گوسفند و الاغ را به دم شمشیر هلاك كردند.»
در این میان، قرآن كریم عدهای از یهودیان را میستاید؛ همانهایی كه از غرور، خودپرستی و تكبر خودداری میكنند و همواره حقیقت را مد نظر دارند:
«آنها همه یكسان نیستند؛ از اهل كتاب جمعیتی هستند كه (به حق و ایمان) قیام میكنند و پیوسته در اوقات شب، آیات خدا را میخوانند در حالی كه سجده مینمایند؛ به خدا و روز واپسین ایمان میآورند، امر به معروف و نهی از منكر میكنند و در انجام كارهای نیك، پیشی میگیرند و آنها از صالحانند، و آن چه از اعمال نیك انجام دهند، هرگز كفران نخواهد شد (و پاداش شایسته آن را میبینند) و خدا از پرهیزگاران آگاه است.»
و به این ترتیب، قرآن كریم از این كه نژاد یهود را به كلی محكوم كند یا خون آنها را كثیف بشمرد، خودداری كرده و تنها بر اعمال آنها انگشت میگذارد و با تجلیل و احترام از افرادی كه به اكثریت فاسد نپیوستند و در برابر ایمان و حق تسلیم شدند، به نیكی یاد میكند و این روش اسلام است كه در هیچ موردی، مبارزهاش رنگ نژادی و قبیلهای ندارد و تنها بر محول عقاید، اعمال و رفتار میگردد.
6- یهود و همزیستی مسالمت آمیز با مسلمانان!
با توجه به آن چه گذشت، براساس تعالیم تورات موجود و عملكرد یهودیان، در طول تاریخ، جایی برای «همزیستی مسالمت آمیز» و «حقوق بینالملل» وجود ندارد. آنان خود را «ملت برگزیده خدا» میدانند و برای تحقق این نظر، همواره در فكر سلطه بر دیگر ادیان و ملل بودهاند و در مواردی نیز كه به پیشنهادات دیگران تن دادهاند، جز از روی ضعف و ناتوانی نبوده و هر موقع قدرتی یافتهاند، كشتار گستردهای به راه انداختهاند؛ در گذشته با مسیحیان و امروز با مسلمانان.
اكنون گروهی از قوم یهود - یعنی صهیونیستها - اقدام به غصب سرزمینهای دیگران و آواره كردن آنها از وطن خود و كشتن و نابود كردن فرزندانشان كردهاند؛ حتی احترام خانه خدا - بیتالمقدس - را نیز رعایت نمیكنند.
آنها در برخورد با مسائل جهانی، عملا نشان دادهاند كه پیرو هیچ قانون و معیار بینالمللی نیستند. هر گاه به فرض، یك جنگجوی فلسطینی به سوی آنها شلیك كند، در مقابل، اردوگاههای آوارگان، كودكستانها و بیمارستانهای آنان را بمباران میكنند و در ازای كشته شدن یك نفر از خودشان، گاهی صدها نفر بیگناه را به قتل میرسانند و خانههای فراوانی را منفجر میكنند.
«تاریخ شاهد فجایع این گروه به «مسجد الاقصی» از زمان اشغال آن در سال 1967م. بوده است. در سال 1969م. شخصی به نام «مایكل رومان» آتشی در مسجد برافروخت كه نزدیك به 1500 متر مربع از مساحت مسجد را در برگرفت. در این آتش سوزی، منبر «صلاح الدین»، گنبد مسجد - كه دارای آثار معماری اسلامی با ارزشی بود - و نیز «مسجد عمر» در داخل مسجد الاقصی و «محراب زكریا» و بعضی چیزهای دیگر در آتش سوخت. در سال 1969م. گروهی از یهودیان، مراسم مذهبی خود را در مسجد الاقصی به جای آوردند و این عمل را چندین بار تكرار كردند و هنگامی كه با اعتراض مسلمانان رو به رو شدند، قاضی یهود به محق بودن یهود حكم صار كرد! در سال 1982م. یك یهودی امریكایی، مسجد و نمازگراران در مسجد را با آتش سلاح مورد تعرض قرار داد و در همان سال، فرد دیگری با مواد منفجره بخشی از حرم را تخریب كرد. عده فراوانی از یهود نیز اعلان كردند كه باید مسجد خراب شود و به جای آن، معبد یهودیها ساخته شود.»
یكی از نویسندگان عرب درباره رفتار جنگ طلبانه صهیونیستها میگوید:
«ما دارای دلیل واضح بر توحش یهود طی جنگهای فلسطین از سال 1948م. به بعد بودهایم؛ به گونهای كه در توحش و خونریزی ضرب المثل هستند؛ كشتارهای آنها در دیریاسین، الخلیل، رام الله، غزه و دیگر شهرهای فلسطین.»
آنها خود را به هیچ یك از مصوبات بینالمللی و قطعنامههای سازمان ملل، پایبند نمیدانند و آشكارا همه را زیر پا میگذارند. بدون شك این همه قانون شكنی، بیداد گری و اعمال ضد حقوق بینالملل، ناقض اصل همزیستی مسالمت آمیز است و جایی برای تعاون و همكاری بین المللی براساس حقوق پذیرفته شده جهانی باقی نمیگذارد.