دوشنبه 28 خرداد 1403 - 8 ذيحجه 1445 - 17 ژوئن 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
عضویت در خبرنامه
ارسال
شماره غزل:
94
فهرست غزليات
غزل قبلي
غزل بعدي
وزن و بحر عروضي:
مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن(بحر مضارع مثمن اخرب)
زآن يار دلنوازم شكري است با شكايت
گر نكته دان عشقي بشنو
تو
اين حكايت
بي مزد بود و منت هر خدمتي كه كردم
يارب مباد كس را
مخدوم
بي
عنايت
رندان تشنه لب را آبي نمي دهد كس
گويي ولي شناسان رفتند از اين ولايت
در زلف چون كمندش اي
دل
مپيچ كانجا
سرها بريده بيني بي
جرم
و بي جنايت
چشمت به
غمزه
ما را خون خورد و مي پسندي
جانا روا نباشد خونريز را حمايت
در اين شب سياهم گم گشت راه مقصود
از گوشه اي برون آي اي
كوكب
هدايت
از هر طرف كه رفتم جز وحشتم نيفزود
زنهار
از اين بيابان واين راه بي نهايت
اي آفتاب خوبان مي جوشد اندرونم
يك ساعتم بگنجان در سايه
عنايت
اين راه را نهايت صورت كجا توان بست
كش صد
هزار
منزل
بيش است در بدايت
هر چند بردي آبم روي از درت نتابم
جور از حبيب خوشتر كز
مدعي
رعايت
عشقت رسد به فرياد ار خود به سان حافظ
قرآن ز بر بخواني در چارده روايت
آخرين مطالب
ادبیات
غم نیست که قاسم سلیمانی رفت؛ ما را...
به فروردین ما فرخندگی بخش
آیا جانِتان جور است؟
راضی مشو که بیخبران، خندهام کنند...
توانایی ادبیات در نقد وضعیت جامعه
سامانی: «آفرت» رمان دهه 40 و50...
تأثیر غرب در موفقیت نویسندههای روس در...
برگزیدگان نخستین جایزه ملی جمالزاده
قصیده میرشکاک برای موسوی گرمارودی
وقتی نگاه نویسنده جذاب نیست