شنبه 26 خرداد 1403 - 6 ذيحجه 1445 - 15 ژوئن 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
عضویت در خبرنامه
ارسال
شماره غزل:
487
فهرست غزليات
غزل قبلي
غزل بعدي
وزن و بحر عروضي:
مفعول فاعلات مفاعيل فاعلن(بحر مضارع مثمن اخرب مكفوف محذوف)
اي بي خبر بكوش كه صاحب خبر شوي
تا راهرو نباشي كي راهبر شوي
در مكتب حقايق پيش
اديب
عشق
هان
اي پسر بكوش كه روزي پدر شوي
دست از مس وجود چو مردان ره بشوي
تا كيمياي عشق بيابي و زر شوي
خواب و خورت ز مرتبه خويش
دور
كرد
آنگه رسي به خويش كه بي خواب و خور شوي
گر نور عشق حق به
دل
و جانت اوفتد
بالله كز آفتاب
فلك
خوبتر شوي
يك دم غريق بحر خدا شو گمان مبر
كز آب هفت بحر به يك موي تر شوي
از پاي تا سرت همه نور خدا شود
در راه
ذوالجلال
چو بي پا و سر شوي
وجه خدا اگر شودت
منظر
نظر
زاين پس شكي نماند كه صاحب نظر شوي
بنياد هستي
تو
چو زير و زبر شود
در
دل
مدار
هيچ كه زير و زبر شوي
گر در سرت هواي وصال است حافظا
بايد كه خاك درگه اهل
هنر
شوي
آخرين مطالب
ادبیات
غم نیست که قاسم سلیمانی رفت؛ ما را...
به فروردین ما فرخندگی بخش
آیا جانِتان جور است؟
راضی مشو که بیخبران، خندهام کنند...
توانایی ادبیات در نقد وضعیت جامعه
سامانی: «آفرت» رمان دهه 40 و50...
تأثیر غرب در موفقیت نویسندههای روس در...
برگزیدگان نخستین جایزه ملی جمالزاده
قصیده میرشکاک برای موسوی گرمارودی
وقتی نگاه نویسنده جذاب نیست