يکشنبه 27 خرداد 1403 - 7 ذيحجه 1445 - 16 ژوئن 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
عضویت در خبرنامه
ارسال
شماره غزل:
445
فهرست غزليات
غزل قبلي
غزل بعدي
وزن و بحر عروضي:
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لن(بحر مجتث مثمن مخبون اصلم)
تو
را كه هر چه مراد است در جهان داري
چه غم ز حال ضعيفان نا
تو
ان داري
بخواه
جان
و
دل
از بنده و روان بستان
كه حكم بر سر آزادگان روان داري
ميان نداري و دارم عجب كه هر ساعت
ميان مجمع خوبان كني ميان داري
بياض
روي
تو
را نيست
نقش
در خور از آنك
سوادي از خط
مشكين
بر
ارغوان
داري
بنوش مي كه سبك روحي و لطيف
مدام
علي الخصوص در آن دم كه سر
گران
داري
مكن
عتاب
از اين بيش و جور بر
دل
ما
مكن هر آنچه تواني كه جاي آن داري
به اختيارت اگر صد
هزار
تير جفاست
به قصد
جان
من
خسته
در كمان داري
بكش جفاي رقيبان
مدام
و جور حسود
كه سهل باشد اگر يار مهربان داري
به وصل دوست گرت دست مي دهد يكدم
برو كه هر چه مراد است در جهان داري
چو گل به دامن از اين باغ مي بري حافظ
چه غم ز ناله و فرياد باغبان داري
آخرين مطالب
ادبیات
غم نیست که قاسم سلیمانی رفت؛ ما را...
به فروردین ما فرخندگی بخش
آیا جانِتان جور است؟
راضی مشو که بیخبران، خندهام کنند...
توانایی ادبیات در نقد وضعیت جامعه
سامانی: «آفرت» رمان دهه 40 و50...
تأثیر غرب در موفقیت نویسندههای روس در...
برگزیدگان نخستین جایزه ملی جمالزاده
قصیده میرشکاک برای موسوی گرمارودی
وقتی نگاه نویسنده جذاب نیست