يکشنبه 27 خرداد 1403 - 7 ذيحجه 1445 - 16 ژوئن 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
عضویت در خبرنامه
ارسال
شماره غزل:
431
فهرست غزليات
غزل قبلي
غزل بعدي
وزن و بحر عروضي:
مفاعيلن مفاعيلن فعولن(بحر هزج مسدس محذوف)
لبش مي بوسم و در مي كشم مي
به آب زندگاني برده ام پي
نه رازش مي توانم گفت با كس
نه كس را مي توانم ديد با وي
لبش مي بوسد و خون مي خورد جام
رخش
مي بيند و گل مي كند خوي
بده جام مي واز
جم
شيد،از پادشـاهان سلسله پيشداديان در داستانهاي ملي ايران است كه كشف شراب و سـاختن جام و بسياري از وسائل زندگي را به او نسبت مي دهند، در بعضي اشعار حافظ مقصود سليمان است'>
جم
مكن ياد
كه مي داند كه
جم
شيد،از پادشـاهان سلسله پيشداديان در داستانهاي ملي ايران است كه كشف شراب و سـاختن جام و بسياري از وسائل زندگي را به او نسبت مي دهند، در بعضي اشعار حافظ مقصود سليمان است'>
جم
كي بود و كي كي
بزن در
پرده
چنگ
اي ماه
مطرب
رگش بخراش تا بخروشم از وي
گل از
خلوت
به باغ آورد
مسند
بساط زهد همچون غنچه كن طي
چو چشمش مست را مخمور مگذار
به ياد لعلش اي
ساقي
بده مي
نجويد
جان
از آن قالب جدايي
كه باشد خون جامش در رگ و پي
زبانت دركش اي حافظ زماني
حديث بي زبانان بشنو از ني
آخرين مطالب
ادبیات
غم نیست که قاسم سلیمانی رفت؛ ما را...
به فروردین ما فرخندگی بخش
آیا جانِتان جور است؟
راضی مشو که بیخبران، خندهام کنند...
توانایی ادبیات در نقد وضعیت جامعه
سامانی: «آفرت» رمان دهه 40 و50...
تأثیر غرب در موفقیت نویسندههای روس در...
برگزیدگان نخستین جایزه ملی جمالزاده
قصیده میرشکاک برای موسوی گرمارودی
وقتی نگاه نویسنده جذاب نیست