يکشنبه 20 خرداد 1403 - 30 ذيقعده 1445 - 9 ژوئن 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
عضویت در خبرنامه
ارسال
شماره غزل:
405
فهرست غزليات
غزل قبلي
غزل بعدي
وزن و بحر عروضي:
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن(بحر مجتث مثمن مخبون محذوف)
به
جان
پير
خرابات
و حق
صحبت
او
كه نيست در سر من جز هواي
خدمت
او
بهشت اگر چه نه جاي گناهكاران است
بيار
باده
كه مستظهرم به
همت
او
چراغ
صاعقه
آن
سحاب
روشن باد
كه زد به خرمن ما آتش محبت او
بر
آستانه
ميخانه گر سري بيني
مزن به پاي كه معلوم نيست نيت او
بيا كه
دوش
به
مستي
سروش
عالم غيب
نويد
داد كه عام است
فيض
رحمت
او
مكن به چشم حقارت نگاه در من مست
كه نيست معصيت و زهد بي
مشيت
او
نمي كند
دل
من ميل زهد و توبه ولي
به نام خواجه بكوشيم و فر
دولت
او
مدام
خرقه
حافظ به
باده
در
گرو
است
مگر ز خاك
خرابات
بود فطرت او
آخرين مطالب
ادبیات
غم نیست که قاسم سلیمانی رفت؛ ما را...
به فروردین ما فرخندگی بخش
آیا جانِتان جور است؟
راضی مشو که بیخبران، خندهام کنند...
توانایی ادبیات در نقد وضعیت جامعه
سامانی: «آفرت» رمان دهه 40 و50...
تأثیر غرب در موفقیت نویسندههای روس در...
برگزیدگان نخستین جایزه ملی جمالزاده
قصیده میرشکاک برای موسوی گرمارودی
وقتی نگاه نویسنده جذاب نیست