يکشنبه 10 تير 1403 - 21 ذيحجه 1445 - 30 ژوئن 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
عضویت در خبرنامه
ارسال
شماره غزل:
339
فهرست غزليات
غزل قبلي
غزل بعدي
وزن و بحر عروضي:
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات(بحر مجتث مثمن مخبون مقصور)
خيال
روي
تو
چون بگذرد به گلشن چشم
دل
از پي نظر آيد به سوي روزن چشم
سزاي تكيه گهت منظري نمي بينم
منم ز عالم و اين گوشه معين چشم
بيا كه لعل و
گهر
در
نثار
مقدم
تو
ز گنج خانه
دل
مي كشم به روزن چشم
سحر
سرشك
روانم سر خرابي داشت
گرم نه خون جگر مي گرفت دامن چشم
نخست روز كه ديدم رخ
تو
دل
مي گفت
اگر رسد خللي خون من به گردن چشم
به بوي مژده وصل
تو
تا
سحر
شب
دوش
به راه باد نهادم چراغ روشن چشم
به مردمي كه
دل
دردمند حافظ را
مزن به
ناوك
دل
دوز مردم افكن چشم
آخرين مطالب
ادبیات
غم نیست که قاسم سلیمانی رفت؛ ما را...
به فروردین ما فرخندگی بخش
آیا جانِتان جور است؟
راضی مشو که بیخبران، خندهام کنند...
توانایی ادبیات در نقد وضعیت جامعه
سامانی: «آفرت» رمان دهه 40 و50...
تأثیر غرب در موفقیت نویسندههای روس در...
برگزیدگان نخستین جایزه ملی جمالزاده
قصیده میرشکاک برای موسوی گرمارودی
وقتی نگاه نویسنده جذاب نیست