شنبه 9 تير 1403 - 20 ذيحجه 1445 - 29 ژوئن 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
عضویت در خبرنامه
ارسال
شماره غزل:
153
فهرست غزليات
غزل قبلي
غزل بعدي
وزن و بحر عروضي:
مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن مفاعيلن(بحر هزج مثمن سالم)
سحر
چون خسرو
خاور
علم بر كوهساران زد
به دست مرحمت يارم در اميدواران زد
چو پيش صبح روشن شد كه حال مهر
گردون
چيست
برآمد خنده اي خوش بر غرور كامگاران زد
نگارم
دوش
در مجلس به عزم رقص چون برخاست
گره بگشود از ابرو و بر دلهاي ياران زد
من از رنگ
صلا
ح آن دم به خون
دل
بشستم دست
كه چشم
باده
پيمايش
صلا
بر هوشياران زد
كدام آهن دلش آموخت اين
آيين
عياري
كز اول چون برون آمد ره شب زنده داران زد
خيال
شهسواري پخت و شد ناگه
دل
مسكين
خداوندا نگه دارش كه بر
قلب
سواران زد
در آب و رنگ رخسارش چه
جان
داديم و خون خورديم
چو نقشش دست داد اول
رقم
بر
جان
سپاران زد
منش با
خرقه
پشمين كجا اندر كمند آرم
زره مويي كه مژگانش ره خنجرگزاران زد
نظر بر قرعه توفيق و يمن
دولت
شاه است
بده كام
دل
حافظ كه فال بختياران زد
شهنشاه مظفر فر شجاع ملك و دين
منصور
كه جود بي دريغش خنده بر ابر بهاران زد
از آن ساعت كه جام مي به دست او مشرف شد
زمانه
ساغر
شادي به ياد مي گساران زد
ز شمشير سرافشانش ظفر آن روز بدرخشيد
كه چون خورشيد
انجم
سوز تنها بر هزاران زد
دوام عمر و ملك او بخواه از لطف حق اي
دل
كه چرخ اين سكه
دولت
به
دور
روزگاران زد
آخرين مطالب
ادبیات
غم نیست که قاسم سلیمانی رفت؛ ما را...
به فروردین ما فرخندگی بخش
آیا جانِتان جور است؟
راضی مشو که بیخبران، خندهام کنند...
توانایی ادبیات در نقد وضعیت جامعه
سامانی: «آفرت» رمان دهه 40 و50...
تأثیر غرب در موفقیت نویسندههای روس در...
برگزیدگان نخستین جایزه ملی جمالزاده
قصیده میرشکاک برای موسوی گرمارودی
وقتی نگاه نویسنده جذاب نیست