صعود به آسمان
فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقاً حَرَجاً كَأَنَّما يَصَّعَّدُ فِي السَّماءِ كَذلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ
قرآن كريم سوره مباركه انعام (6)، آيه 125
تلاوت آيه
پس كسى را كه خدا بخواند هدايت نمايد، دلش را به پذيرش اسلام مىگشايد؛ و هر كه را بخواهد گمراه كند، دلش را سخت تنگ مىگرداند؛ چنانكه گويى به زحمت در اسمان بالا مىرود. اين گونه، خدا پليدى را بر كسانى كه ايمان نمىآورند قرار مىدهد.
قرآن كريم سوره مباركه انعام (6)، آيه 125
ترجمه صوتي آيه به نثر
تابلوى الف شخص با سينه نورانى:اشاره به كسى كه به واسطه هدايت خداوند، سينهاش براى پذيرش اسلام شرح و گشادگى پيدا كرده است.
پرنده:اشاره به پرواز در عالم معنا.
رنگينكمان:اشاره به سلوك در هفت شهر عشق.
ماه كامل:اشاره به كامل بودن دين اسلام.
تابلوى ب سيب سبز با درون سياه:اشاره به ظلمانى بودن ماهيّت زندگى گمراهان.
ساعت شنى كه به جاى شن، خون شخص در آن جريان دارد:اشاره به تنگى سينه گمراهان كه اسير عالم زمان و مكانند و با همين تنگى وجودشان را به پايان مي رسانند.
شرح صوتي نقاشي
قلبي كه به زنجير كشيده شده و توسط شخصي در برهوتي كشيده ميشود:
اشاره به كسي كه
قلبش را در برهوت بيايماني به اين طرف و آن طرف ميبرد و به گمراهي افتاده است.
شخص عابد:
اشاره به كسي كه
سينهاش را بري اسلام نوراني و گشاده ميسازد و خداوند او را هدايت كرده است.
نمايش فيلم ( 33k - 56k - 128k )
مشبه: كسي كه خداوند گمراهش نموده و سينهاش را بري پذيرش حق تنگ و سخت گردانيده است.
مشبه به: كسي كه مي خواهد از آسمان بالا رود.
وجه شبه و توضيح: زماني كه فردي با اختيار و به وسيله اعمال خويش علاقهمندي و آمادگي خود را جهت دريافت و پذيرش حق و حقيقت به اثبات رسانيد، خداوند متعال نيز چراغهي روشني را فرا راه او قرار مي دهد تا جهت به دست آوردن آب حيات در ظلمات گمراه نشود. به عبارت ديگر دست او را مي گيرند و به مقصد مي رسانند. در اين حالت قلب انسان به نحو خاصي انبساط پيدا كرده و سينه او بري پذيرش حق گشاده مي شود، و در نتيجه بدون هيچ گرفتگي و سختي حرف حق را پذيرفته و به عمل صالح گرايش پيدا مي كند و از تسليم بودن در برابر خداوند و اطاعت از حكم او هيچ اِبا و امتناعي ندارد.
در مقابل، كساني كه با اختيار و توسط اعمال خود نسبت به حقايق چشم فروبسته و بي اعتنا از كنار آنها مي گذرند، خداوند متعال نيز آنها را از امدادها و كمكهي خود محروم مي سازد و به همين دليل توفيق هدايت از آنها سلب مي شود. در اين حالت دل و سينه انسان ديگر گنجايشي بري دريافت حقايق ندارد و سينهاش نسبت به پذيرش و گوش دادن سخن حق آنچنان تنگ مي شود كه گويي بالا رفتن به آسمان بري وي آسانتر از تسليم شدن در برابر حقيقت است. يعني در نهايت گريختن و فرار از حق قرار مي گيرد.
شرح صوتي مثل