زراعت ناپايدار
إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَيْها أَتاها أَمْرُنا لَيْلاً أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِيداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
قرآن كريم سوره مباركه يونس (10)، آيه 24
تلاوت آيه
در حقيقت، مَثَلِ زندگى دنيا بسان آبى است كه آن را از آسمان فروريختيم، پس گياه زمين - از آنچه مردم و دامها مىخورند- با آن درآميخت، تا آنگاه كه زمين پيرايه خود را برگرفت و آراسته گرديد و اهل آن پنداشتند كه آنان بر آن قدرت دارند، شبى يا روزى فرمان « ويرانى » ما آمد و آن را چنان درويده كرديم كه گويى ديروز وجود نداشته است. اين گونه نشانهها« ى خود » را براى مردمى كه انديشه مىكنند به روشنى بيان مىكنيم.
قرآن كريم سوره مباركه يونس (10)، آيه 24
ترجمه صوتي آيه به نثر
گلهاى
خوشرنگ:
اشاره به
زينت دنيا.
چهره شاداب و
جوان:
اشاره به
زينت دنيا.
ترك خوردن و
خراب شدن صفحه خاكى كه گلهاى خوشرنگ و چهره جوان و شاداب بر آن قرار گرفته است:
اشاره به
فناپذيرى و نابودى زندگى و زيبايي هاى دنيوى.
شرح صوتي نقاشي
فضي سرسبز با گياهان گوناگون كه رو به نابودي و خشكي ميروند:
اشاره به زندگي
دنيا كه پس از تزيين يافتن از بين ميرود گويي كه هرگز نبوده است.
نمايش فيلم ( 33k - 56k - 128k )
مشبه: زندگي دنيا.
مشبه به: آبي كه از آسمان مي بارد و گياهان گوناگون به واسطه آن مي رويند و زمين آراسته و زيبا مي شود به گونهي كه مردم فكر مي كنند ماندني و قابل استفاده است. اما ناگهان به طور غيرمنتظرهي همه نابود مي شود به گونهي كه تصور مي شود هرگز وجود نداشته است.
وجه شبه و توضيح: شايد توضيح و بيان چگونگي و به انجام رسيدن زندگي افراد گوناگون آن هم در شرايط مختلف امري محال باشد. اما قرآن كريم در اين آيه با بيان مثالي بسيار ساده و در عين حال جامع، مراحل زندگي انسان را به گونهي به تصوير مي كشد كه بري همه كس و در هر جايي قابل فهم و درك است.
دشتي وسيع در اوايل فصل بهار به واسطه باران الهي ، آب حيات مي نوشد و گياهان گوناگون و متفاوت، از هر روزنه زمين سر به در آوردهاند. گرمي آفتاب مشوّق تحرك و رشد و نمو هر چه بيشتر آنهاست. چيزي نمي گذرد كه تمام سطح زمين را پوشيده از گياهان پرطراوت و رنگارنگ مي بينيم و آنچنان حيات و نشاط در اين دشت خودنمايي مي كند، كه گويي هر جانداري به اميد زندگي ابدي در تلاش است. زندگي ادامه دارد و هر روز اين گياهان و رياحين ظريف و نورسته بزرگ و بزرگتر مي شوند و به تدريج گلهي زيبا و مفرح كه نشانه باروري و به ثمر نشستن اين گياهان است، سراسر دشت را فرامي گيرد. اما اين صحنه زيبا چند روزي بيش دوام نمي آورد و آن گلبرگهي زيبا و رنگارنگ ديري نمي پايد كه هر يك به دست قهار باد پاييزي از جا كنده و به دست نابودي و فراموشي سپرده مي شوند. آن گياهان شاداب يك به يك پژمرده و هر ذرّه از بقايي آنها به سويي پخش و ناپديد مي شود به شكلي كه اگر ناظري بي خبر از روزهي گذشته، گذرش بر اين دشت بيفتد، چنان مي انديشد كه گويي سالهاست غبار مرگ و نيستي بر آن نشسته است. آري ، چنين است ماجري زندگي . انسان غافل به موهوماتي فريبنده و جذاب دل مي بندد و هر چند صباحي از عمر خود را به نوعي ارزان مي فروشد. دوران كودكي را به بازي و دوران نوجواني را به لهو و سرگرمي مي گذراند، چندي نمي گذرد كه زيباپرستي و رفاهطلبي بر او چيره مي شود و دوره آخر را با تفاخر به آنچه تا كنون به دست آورده، از مال و ثروت و فرزندان و... سپري مي كند كه ناگاه كوس رحلت به صدا درمي آيد و بانگ مرگ به او نهيب مي زند و آنچنان بساط چند ساله او را كه با صرف سالها عمر به دست آورده برمي چيند و طومار اقبالش را در هم مي پيچد كه گويي چنين شخصي اصلاً وجود خارجي نداشته است. اين دنيي فاني بسان همان كشتزاري است كه چند روزي را به صاحبانش روي خوش نشان مي دهد و همه را مجذوب زيباييهي ظاهريش مي نمايد و آن افراد غافل نيز بري بهرهبرداري از آن، همه جور برنامهريزي مي كنند و هنگامي كه زمان بهرهبرداري مي رسد ناگاه همه برنامهها نقش بر آب مي شود و اين عروس زيباروي در آغوش داماد ديگري خفتد.
شرح صوتي مثل