• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • چه كند كز پي دوران نرود چون پرگار
  • هر كه در دايره گردش ايام افتاد
واژه نامه
  • پرگار : وسيله اي براي كشيـــدن دايره كه دو شـــاخه دارد، شاخـــه ثــابت كه نقطه مركـز دايره را رسم مـــي كند و شـــاخه متحرك كه محيط دايـــره را مي سازد
English Translation :
When, like the compass, for the sake of revolution, be moveth not, what may he do
First Mesra Translation:
Who in the circle of time's revolution-- fell?
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- كسي كه در دايره گردش روزگار افتاد اگر مثل شاخه پرگار به گرديدن ادامه ندهد چه بكند،پرگار، مراد شاخه متحرك پرگار است كه وقتي آنرا مي گردانند ناگزير است در مسير معيني گردش كند، مي گويد كسي هم كه خلق شد و به عالم وجود آمد، ناگزير است با تحولات عناصر خلقتي و تغييرات روزگار بسازد و زندگي كند ـ مثل شاخه پرگار در مسير معين بگردد، **