- عكس روي تو چو در آينه جام افتاد
- عارف از خنده مي در طمع خام افتاد
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- عارف :
در لغت يعني شـــناســـنده ، آگـــاه ، در اصطلاح تصوف ، خداشـــناسي است كه از راه صــفـــاي باطـــن و كشف و شهود به معني وحـقـيــقـت پي برده باشد نه فـقـط از راه عــلم
- عكس :
تــابــش ، انــعكاس
English Translation :
(O true beloved!) when, into the mirror of the cup (of love), the reflection of thy face-- fell,
First Mesra Translation:
From the laughter of wine (love's glory), into the crude desire of (drinking) the cup, the Arif-- fell.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- وقتي عكس صورت تو بر جام مثل آينه افتاد; عارف از خنده شراب به طمع خام افتاد،در تصور شاعر لرزش شراب در دهان گشاده جام ، خنده مي است و چون وقتي معشوق جام را به لب مي برد، عكس چهره اش بر سطح جام مي افتد، و با اين لرزش آميخته مي گردد، به نظر مي آيد معشوق است كه مي خندد، پس عارف به اشتباه مي افتد، خنده مي را لبخند رضايت معشوق گمان مي كند و به طمع خام وصال مي افتد،و به تعبير عرفاني عارف گمان دارد اسرار خلقت جهان همان است كه در حال سكر و سرخوشي در تصورات شيرين او منعكس شده است ،مقايسه شود با اين بيت سلمان :در ازل عكس مي لعل تو در جام افتاد عاشق سوخته دل در طمع خام افتاد **