• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • خسروا گوي فلك در خم چوگان تو باد
  • ساحت كون و مكان عرصه ميدان تو باد
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • عرصه : صـفحه شــطرنـج ، پهــــنه ، فـضاي مقــــابل خــانه
  • فلك : مجموع آسمان ، سپـهر
English Translation :
O Khusrau! the ball of the sky in the curve of the chaugan-- of thine be:
First Mesra Translation:
The place of existence and of dwelling (the universe) the space of the plain-- of thine be!
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- پادشاها، گوي فلك مطيع خم چوگان تو باشد; فضاي جهان سراسر، ميدان بازي تو باشد،گوي فلك را مي توان فلك ِ مانند گوي ، يا خورشيد و يا كره خاكي معني كرد كه به گمان نگارنده معني اخير اين جا مناسب تر است ،كون و مكان : جهان و همه موجودات كه در اوست ،عرصه : فضاي برابر خانه ، پهنه ،ميدان : پهنه زمين ، زمين وسيعي كه در آن اسب دواني و چوگان بازي كنند; و عرصه ميدان تو باد يعني پهنه ميدان تو باشد،مي گويد شاها آنقدر نيرومند باش كه كره خاكي مثل گوي بازيچه چوگان تو باشد - بر سراسر كره خاكي مسلط باشي ، و جهان و هر چه در او هست مطيع امرت باشد، **