- بداد لعل لبت بوسه اي به صد زاري
- گرفت كام دلم زو به صد هزار الحاح
-
واژه نامه
- هزار :
هزاردســــتان ، سار سياه كه چـنانكه معروف است نـــغمه پرندگان ديگر را تـقليد مي كند و از آن جهت آن را هزاردســــتان گفــــته اند
English Translation :
With a hundred stratagems, the ruby of thy lip gave me no kiss:
First Mesra Translation:
With a hundred thousand solicitations, my heart gained no desire from him.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- با گريه و زاري بسيار لب سرخ گونت يك بوسه داد، با صد هزار اصرار و پافشاري كام دلم را از او گرفتم ،زاري : لابه و عجز و نياز،الحاح : بـه كسـر اول و سـكون دوم درخواسـتن به اصرار ومبالغه كردن ،**