- دو چشم شوخ تو بر هم زده خطا و حبش
- به چين زلف تو ماچين و هند داده خراج
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- چين :
پيـــچ و تاب زلف ، و نيز يــــادآور كشور چيـــن است كه از ايـــــــران دور بوده و سفر كردن به آن سفــر درازي محســـوب مـــي شده است
- خراج :
ماليات ، ماليات ارضي
- شوخ :
بي شــرم ، شاد و شنگــــول ، دزد و راهزن
English Translation :
Thy two intoxicated eyes, the tumult of all Turkistan;
First Mesra Translation:
To the curl of thy tress, Machin and Chin have given tribute.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- ديدگان تو كه در دلبري گستاخند، در سرزمـين ختـا و حبشـه شـوري برانگيخـته اند و چين بزرگ و هندوستان به شكن زلف تو به نشان اطاعت باج داده اند،خطا: نام شهري است در تركستان كه مشك خيز است و زيبايان آن به حسن مشهور،حبش : حبشه ، كشور سياهان در خاور آفريقا،ماچين : چين بزرگ يا چين اصلي (لغت نامه دهخدا)، **