- عشوه دادند كه بر ما گذري خواهي كرد
- ديدي آخر كه چنين عشوه خريديم و برفت
-
واژه نامه
- عشوه :
فريــب ، ناز و غمزه
- عشوه :
فريــب ، ناز و غمزه
English Translation :
A glance, he gave saying: "From the street of desire (love), I depart not: "
First Mesra Translation:
Thou sawest how, at last, we purchased the glance,-- and he departed.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- ما را فريب مي داد كه از حيطه ارادت و دوستي دور نخواهد شد; ديدي كه ناز و عشوه او را تحمل كرديم و با وجود اين رفت ،عشوه دادن : فريب دادن ، به دروغ وعده دادن ، **