- ما را ز منع عقل مترسان و مي بيار
- كان شحنه در ولايت ما هيچ كاره نيست
-
واژه نامه
- عقل :
مقصود عقل عملـي است كه حاصل تجربه حـواس آدمي در برخورد با زندگاني است ، اين عقـل در نـــظرحافـظ از پـرواز به ماوراء الطــبـيعـــه نـــاتوان است
English Translation :
With reason's prohibition (of wine), affright us not; and bring wine:
First Mesra Translation:
In our land, the work of the watchman (reason), work-- is none.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- شراب بياور و ما را از اين مترسان كه عقل آن را منع كرده است ; زيرا آن حاكم در ولايت ما مطلقاً كاره اي نيست ـ كسي به حرف او گوش نمي دهد،هيچكاره : يعني كسي كه به درد كاري نخورد، اما اين معني مخالف مفهوم كلي است ، ناگزير بايد هيچ و كاره را جدا از هم خواند و بيت را چنين معني كرد: ما را از گناه حرام بودن شراب به حكم عقل مترسان زيرا عقل در نظر ما مطلقاً كاره اي نيست ، حكم داروغه عقل در قلمرو عشق مجري نيست و در واقع آن شحنه در ولايت ما هيچكاره است ، **