• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • نثار روي تو هر برگ گل كه در چمن است
  • فداي قد تو هر سرو بن كه بر لب جوست
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • نثار : آنـچه بر سر يا در پــاي كســـي به عنوان هديه مي پاشـند
English Translation :
The sprinkling of Thy face (be),-every rose-leaf that is in the sward:
First Mesra Translation:
The ransom of Thy lofty form (be),-every cypress that is on the river-bank.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- هر برگ گل كه در چمن است به عنوان هديه بر روي تو افشانده باد; و هر درخت سروي كه بر لب جوي رُسته فداي تو شود،نثار: آنچه بر سر يا در پاي كسي به عنوان هديه مي پاشند،سرو بن : درخت سرو،روي معشوق را با برگ گل مقايسه كرده ، مي گويد گل در برابر روي تو چنان حقير است كه بايد برگهاي آن را بكنند و بر تو نثار كنند و سرو در برابر قد تو آنقدر ناچيز است كه بايد فدايت شود، **