• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • خال مشكين كه بدان عارض گندم گون است
  • سر آن دانه كه شد رهزن آدم با اوست
واژه نامه
  • عارض : صورت
  • مشكين : مانند مشك سياه و خوشبو
English Translation :
The musky (dark) mole that is on that wheat-hued (fair) face,-
First Mesra Translation:
The mystery of that grain (of wheat), that became the highway robber of Adam, -- is with it.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- خال خوش نما كه بر آن چهره گندم گون است ; راز دانه اي كه آدم را از راه بدر برد در وجود اوست ،راه زدن : يا از راه بردن آدم با دانه گندم اشاره دارد به آيه 22 از سوره اعراف (7) فَدَلَيهُما بِغُروُرٍ فَلَما ذاقَا الشَجَرَة َ بَدَت ،،، (پس راهنمائي به فريب و دروغ كرد تا چون از آن درخت تناول كردند،،،)، آيه فوق به درخت اشاره دارد ولي جنس يا ميوه درخت را مشخص نكرده است ، استاد فروزانفر مي نويسد درباره درختي كه آدم از خوردنش ممنوع بود اقوال مفسرين مختلف است و آن را به انگور و انجير و كافور و گندم تفسير كرده اند، مولانا قول اخير را اختيار كرده است ، چنانكه بيت حكايت دارد، خواجه حافظ نيز درخت را به كنايه دانه و گندم گون ، بوته گندم پنداشته است ، چنانكه جاي ديگر گفته :پدرم روضه جنت به دو گندم بفروخت من چرا باغ جهان را به جوي نفروشممي گويد راز دانه گندمي كه آدم ابوالبشر خورد و از بهشت رانده شد در وجود خال خوش نمائي كه بر چهره گندم گون معشوق قرار دارد نهفته است ،و ظاهراً مقصود از مقايسه ميان دانه گندم معهود با خال معشوق اين كه : همان جاذبه اي كه آدم را به سوي دانه گندم كشيد و به گناه واداشت ، ما را هم وسوسه مي كند و به سوي خال معشوق و عشق و گناه مي كشد، پس سر آن دانه وسوسه شيطاني و ميل آدم به گناه است ،عرفا براي آن دانه تعبير عرفاني دارند، به اين معني كه مقصود از آن را معرفت مي دانند، كه خدا به آدم داد و آن لازمه شناخت و مقدمه عشق به جمال او بود، و با اين تعبير معني اين مي شد كه راز دانه اي كه گفته مي شود آدم از آن خورد از خال زيباي معشوق فهميده مي شود ــ يعني معرفت به جمال ،سلمان ساوجي نزديك به همين مضمون گويد:خال مشكين تودرعارض گندمگون ديدآدم آمد ز پي دانه و در دام افتاده**