• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • به ياد لعل تو و چشم مست ميگونت
  • ز جام غم مي لعلي كه مي خورم خون است
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
English Translation :
To the memory of thy ruby (lip) and wine-like (ruddy) intoxicated eye,
First Mesra Translation:
From grief's cup, the wine of that ruby that I drink, blood-- is.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- مي سرخ رنگي كه به ياد لب لعل فام و چشم مست شراب مانندت ، از جام غم مي خورم ، گوئي خون است ،لعل تو: لب تو،از كلمه ميگون در بادي امر معني شرابي رنگ مستفاد مي شود، اما رنگ شراب معمولاً سرخ است و رنگ سرخ نمي تواند صفت مناسبي براي چشم معشوق باشد، ناگزير وجه شباهت ديگري بايد ميان چشم و شراب مورد نظر شاعر بوده باشد كه بي شك همان حالت سيال بودن هر دو است : چشمي كه موج قدح شراب را دارد، در بيت زير نيز همين حالت سيال بودن چشم را وصف مي كند:راه دل عشاق زد آن چشم خمارين پيداست از اين شيوه كه مست است شرابتساخت كلمه هم مانع از افاده اين معني نيست ، زيرا گون تنها پسوند براي رنگ نيست ، بلكه براي شكل و هيأت نيز مي آيد چنانكه در كلمات واژگون و بيمارگون و دگرگون اشاره به رنگ مطرح نيست ،حاصل معني اينكه به ياد لب سرخ رنگ و چشم مواج تو ــ كه هر دو صفت شرابند ــ دچار غم و اندوهم و به جاي مي ، خون مي خورم كه آن هر دو صفت را دارد، **