• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • ديدن روي تو را ديده جان بين بايد
  • واين كجا مرتبه چشم جهان بين من است
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • جان : مايه حيات و زندگي
English Translation :
For beholding thy ruby (lip), the soul-seeing eye is necessary:
First Mesra Translation:
Where, this rank for the world-seeing eye,-- of mine is.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- براي ديدن روي تو چشمي لازم است كه توانائي ديدن جان را داشته باشد; و چشم من كه تنهاجهان محسوس را مي بيند لايق اين مقام نيست ،در فلسفه قديم عالم را به ماده و معني ، يا محسوس و مجرد قسمت مي كردند، جهان نماد عالم مادي و جان يا روح كه غالباً در يك معني مي آيند، نماد عالم معني بود، و معبود عرفاني را چنانكه افلاطون نيز روح بزرگ جهان گفته ، روح و جان جهان مي پنداشتند، جهان را به مثابه جسم هستي و خدا را روح يا جان آن مي پنداشتند،در اين بيت ، جان را به عنوان عنصر معنوي در برابر جهان به عنوان عالم مادي و محسوس قرار داده ، مي گويد چشم سر كه از عناصر مادي تشكيل يافته تنها مي تواند جهان مادي را ببيند، براي ديدن پديده هاي عالم معني چشم ديگري لازم است ـ كه آن بصيرت طبعاً با گذشتن از مراحل خاص سير و سلوك به دست مي آيد،حاصل معني اينكه به معشوق عرفاني مي گويد براي ديدن روي تو بصيرت خاصي لازم است و چشم جهان بين انسان ، كه تنها محسوسات را تميز مي دهد، در چنين مقام و مرتبه اي نيست ،مقايسه شود با مضمون آيه 301 از سوره الانعام (6) لا تُدرِكُه ُ الابصارُ و هُوَ يُدرِك ُ الابصارَ و هُوَ اللطيف ُ الخَبير، استاد فروزانفر در شرح آيه نوشته است : شيعه و معتزله آن را دليل مي گيرند بر اينكه خدا رؤيت نمي شود، نه در دنيا و نه در آخرت و اشعريان بدين آيه استدلال مي كنند كه مؤمنان خدا را در قيامت خواهند ديد، **