• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • به دام زلف تو دل مبتلاي خويشتن است
  • بكش به غمزه كه اينش سزاي خويشتن است
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • دام : بند، گرفــتاري
  • دل : سرچشـــمه جريـــان خون در بــدن است
  • غمزه : اشاره با چـشم و ابرو
English Translation :
In the snare of thy tress, my heart entangled-- of itself is.
First Mesra Translation:
Slay with a glance; for to it (the heart), punishment-- of it self is.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- دل به دست خود در دام زلف تو گرفتار شده ; به اشاره چشمي او را بكش كه اين سزاي هوسبازي او است ،مبتلاي خويشتن است : يعني به علت تمنيات خود گرفتار است ، **