- جان مي دهم از حسرت ديدار تو چون صبح
- باشد كه چو خورشيد درخشان بدرآيي
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
English Translation :
In desire of seeing thee, like the (radiant) morning, my soul I surrender;
First Mesra Translation:
Possibly, like the gleaming sun,-- thou mayest come forth.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- از حسرت ديدن تو مثل صبح جان خود را تسليم مي كنم ; به اميد آنـكه مثـل خـورشيد تـابناك طلـوع كـني ، صـبح حدّ فاصل ميان شب و روز است كه با طلوع خورشيد و گسترش آن پايان مي پذيرد پس با توجه به اينكه مردن صبح با طلوع خورشيد ملازمه دارد، مي گويد به اميد آنكه تو مثل خورشيد طلوع كني ، من مثل صبح جان مي دهم ، **