• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • اين خون كه موج مي زند اندر جگر تو را
  • در كار رنگ و بوي نگاري نمي كني
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
English Translation :
This (red) blood that, into thy liver, waveth,-
First Mesra Translation:
For the work (use) of thy face-colour, a point (why is it that)-- thou makest not ?
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- اين خون را كه در جگرت موج مي زند; صرف آرايش معشوقي نمي كني ،از رنگ و بو مجموعاً آرايش مراد است ،تصوير خيال در بيت مقايسه خون آهوي مشك با خون جگر انسان است : خون جگر آهو در ناف او به مشك مبدل مي شود و براي معطر ساختن زلف به كار مي رفته است ، مي گويد خوني را كه در جگرت هست مانند آهو به مشك بدل نمي كني تا معشوق صرف معطر ساختن گيسو و اندام خود نمايد، به عبارت ديگر غصه و خون جگر مي خوري ولي با عشقبازي وقت خود را خوش نمي كني ، **