- ز جور كوكب طالع سحرگهان چشمم
- چنان گريست كه ناهيد ديد و مه دانست
-
واژه نامه
- طالع :
برجــي كه موقـــع ولادت در حـال طلـــوع باشـــد، كنــايه از بخـــت و اقــــــبال
English Translation :
From the violence (of oppression) of the constellation of nativity, my eye in the mornings
First Mesra Translation:
So wept, that Nahid (Venus) beheld, and the moon-- knew.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- چشم من هنگام سحر از ظلم و جور ستاره بخت چنان اشك ريخت كه ستاره ناهيد آن را ديد و ماه بر آن آگاه شد،كوكب : ستاره ; و كوكب طالع كوكب بخت ، ستاره اي كه به هنگام تولد شخص طلوع كند كه به تعبير منجمان احكامي در سعد و نحس سرنوشت او مؤثر است ،مي گويد از ظلمي كه كوكب بخت من بر من كرده چشم من آنقدر گريست كه ستاره زهره ديد و ماه بر آن آگاه شد، **