- سحر با باد مي گفتم حديث آرزومندي
- خطاب آمد كه واثق شو به الطاف خداوندي
-
واژه نامه
- سحر :
افســون ، جـذابـيت و فـريـبـنـدگــي خـــاص
English Translation :
In the morning, to the breeze, I uttered the tale-- of my longing;
First Mesra Translation:
The address (of reply) came saying:-"A relier be on the favours-- of Lordship."
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- سحر داستان عشق و شوق خود را براي باد حكايت مي كردم - تا پيام مرا به محبوب برساند - در جواب ندا آمد كه به لطف خدا اميدوار باش و به آن اعتماد كن ،واثق : مطمئن ، **