- انفاس عيسي از لب لعلت لطيفه اي
- آب خضر ز نوش لبانت كنايتي
-
واژه نامه
- انفاس :
جمع نفس ; به معني دم
- خضر :
نام پــــيامبري است كه گويند چون در آب زندگــاني غوطه خورد عمر جاودان پــيدا كرده و به امر الهي مأمور راهنمايي گم گشتگان است ، خضر را مبارك قدم ، فرخ پي و يا پي خجسته گـفـــته اند زيرا معتـــقد بودند هرجا قدم بگذارد جاي پايش سبز مي شود
- لطيفه :
جاذبه و گيرايي ، در تصوف به معناي اشارات دقـيق است كه از آن معاني غـــير قـــابل تعبـــير به ذهن خطور كند
- نوش :
فـــــعل امــــر از مصدر نوشــــيدن ، اصـــطلاح باده خواران است كه به مثــــــابه نوعي ادب به حريف باده مي گويــــند
English Translation :
From thy ruby lip, (only) a jest is (the life-giving) breathing of Isa;
First Mesra Translation:
And, from thy sweet mouth, only a sign (is) the water of life.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- نفس عيسي لطيفه اي از لب لعل تو; و آب خضر كنايه اي از لبان شيرين تو است ،لطيفه : حكايت كوچك و شيرين ،مي گويد داستانهائي كه درباره مرده زنده كردن عيسي گفته اند، در برابر آنچه از لب جان بخش تو بايد گفت قصه كوچكي بيش نيست ، و هر چه درباره عمر جاودان بخشيدن آب خضر گفته اند گوشه و كنايه اي است به لبان شيرين تو، يعني مقصود از آب حيات در واقع لب شيرين تو بوده است ، **