- از فريب نرگس مخمور و لعل مي پرست
- حافظ خلوت نشين را در شراب انداختي
-
واژه نامه
- خلوت :
در لغت به معني تنهايـــي گزيدن است ودرعرفان به گفته نجم الدين رازي : بنـــــاي سلوك راه دين و وصول به مقامات يقيـن بر خلوت وعزلت است و انقطــاع از خلــق وجملگـي انبيــا و اوليــا در بدايت حــــال داد خلوت داده انــد تا به مقصود رسيده اند
English Translation :
From the desire for the intoxicated narcissus (eye), and for the ruby (lip), wine-worshipping,
First Mesra Translation:
Into wine, Hafiz sitting in Khilvat,-- thou castest.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- بر اثر فريب چشم خمارآلود و لب مي پرستت ; حافظ خلوت نشين را به مستي و شرابخوري انداختي ،لعل كنايه از لب است به مناسبت سرخي و لعل مي پرست يعني لبي كه پيوسته به نوشيدن شراب تمايل دارد،مي گويد چشمت كه بر اثر خماري زيبا و فريبنده است و لبت كه به علت افراط در باده نوشي سرخ و باطراوت است دل از حافظ ربودند و سبب گرديدند كه از كنج خلوت خود به در آيد و به باده نوشي پردازد، **