- خنك نسيم معنبر شمامه دلخواه
- كه در هواي تو برخاست بامداد پگاه
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- خنك :
خوب ، نيك ، تحسين را مي رساند
- شمامه :
گلولــه اي مركب از مواد خوشبـــو كه به دست مي گيرند، عطردان
- معنبر :
عـــنبر زده ، با عـــنبر معطر شده
English Translation :
Happy (is) the breeze, ambergris be-perfumed, a perfumed pastile, desired of heart,
First Mesra Translation:
That, in desire of thee, arose early the morning!
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- چه خوش است نسيمي كه در آغاز صبح به اشتياق تو وزيدن گرفت ; نسيمي كه بوي عنبر مطبوع مي دهد،شَمامه : عطردان ، و در بيت به معناي مطلق عطر آمده است ; معنبر شمامه : با بوي عنبر،بامداد پَگاه : صبح زود،مي گويد خوش به حال آن نسيم معطري كه صبح زود به سوي تو وزيد تا خود را به تو برساند، **