• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • شمع سحرگهي اگر لاف ز عارض تو زد
  • خصم زبان دراز شد خنجر آبدار كو
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • عارض : صورت
English Translation :
With malevolence, the candle of the morn boasted of (having) thy (ruddy) cheek
First Mesra Translation:
Long of tongue became the enemy; the dagger, lustre-possessing-- where?
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- از خواب برخيز زيرا خورشيد لاف برابري با چهره تو را زد; دشمن زبان دراز شد، خنجر آبدار كجاست ،شمع صبحدم كنايه از خورشيد است كه اين جا خصم يا رقيب چهره معشوق شده است ،مي گويد صبح شده ، آفتاب طلوع كرده و با نور افشاني خود لاف برابري با چهره تو مي زند، برخيز تا با نشان دادن چهره خود او را شرمنده و زبانش را كوتاه كني ، اشعه خورشيد را با شعله شمع مقايسه كرده و با توجه به اين معني كه وقتي شعله شمع زبانه مي كشد و دراز مي شود آن را با مقراض مي برد، خنجر آبدار مي خواهد كه زبان شمع صبحدم را ببرد - اشعّه خورشيد را قطع كند، **