• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • گل به جوش آمد و از مي نزديمش آبي
  • لاجرم زآتش حرمان و هوس مي جوشيم
واژه نامه
  • لاجرم : ناچار، ناگزير
English Translation :
Into tumult (of blossom), came the rose; and its lustre, we dashed not with wine,
First Mesra Translation:
Therefore, with the fire of regret and of desire,-- we clamour.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- گل آغاز به جوشيدن كرد و از شراب آبي بر آن نريختيم ; ناگزير از آتـش حـرمان و هـوس در حـال جـوشيـدنيم ،كلمات گل ، جوشيدن ، آب زدن و آتش از لحاظ معني مرتبط اند و جمعاً اشاره به كار گلاب گيري دارند، و آن چنين است كه برگهاي گل را در ديگ مي ريزند و روي آتش مي گذارند تا به جوش بيايد، بخار آن برخيزد، تقطير شود و گلاب از آن به دست آيد، وقتي آبي كه برگهاي گل در آن است به جوش آمد و بخار متصاعد شد، دوباره آبي روي آن مي ريزند كه از جوش بيفتد و بار ديگر به جوش آيد و بخار كند، هم چنين ، تا همه عطر گل گرفته شود،شاعر دل خود را به گل تشبيه كرده ، حرمان و هوس را به آتش ، و شراب را به آبي كه بر برگهاي گل در اوج غليان مي ريزند، مي گويد دلم از حرارت هوس و محروميت به جوش آمده و از شراب آبي روي آن نريخته ايم تا جوش آن بنشيند; از اين جهت در حال جوشيدن مانده است ، اگر به جاي گل به جوش آمد بخوانيم دل به جوش آمد به سهولت معناي مورد نظر به دست مي آيد، **