• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • حافظم در مجلسي دردي كشم در محفلي
  • بنگر اين شوخي كه چون با خلق صنعت مي كنم
واژه نامه
  • صنعت : سازندگي ، هنرنمايي و كارسازي
English Translation :
In a religious assembly, Hafiz, I am; in a convivial assembly, dreg-drinker, I am:
First Mesra Translation:
This boldness (and expertness) behold how, with (different) people, (different) profession,-- I make.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- در يك مجلس شاعر و حافظ قرآنم ، و در مجلس ديگر گداي باده نوش ; گستاخي را ببين كه چگونه با مردم فريبكاري مي كنم ،صنعت : كار ساختگي ، فريبكاري ،**