• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • خورده ام تير فلك باده بده تا سرمست
  • عقده در بند كمر تركش جوزا فكنم
واژه نامه
  • باده : مي ، شراب
  • جوزا : يكـــــي از صور منطقة الـــــبروج ، تـــــؤامان ، دو پيكر
  • فلك : مجموع آسمان ، سپـهر
English Translation :
The sky's arrow (of affliction), I have endured; wine (of love) give, so that, intoxicated of head,
First Mesra Translation:
Into the girdle of the waist of the quiver of Jauza (Gemini), a knot-- I may cast.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- هدف تير آسمان قرار گرفته ام ، شراب بده تا با حال مستي - به آسمان بروم - و سر تيرداني را كه بر كمربند جوزا بسته شده گره بزنم ،تير فلك يا سهم در اصطلاح نجومي صورت كوچكي در نيمكره شمالي در كهكشان راه شيري ، به صورت تيري است كه بر منقار نسر طاير قرار گرفته است و طول آن سه ذرع و نيم است ، فخرالدين اسعد گرگاني سهم يا تير فلك را زير پاي نسر طاير (كركس پر گشاده ) تصور كرده است ، مي گويد:بَرِ او كركسي پر بر گشاده دو پاي خويش بر تيري نهادهتير فلك خوردن كنايه از نازل شدن مصيبتي از جانب آسمان است براي انسان ،جوزا: يكي از صور منطقة البروج است ، توأمان ، دو پيكر، جوزا در تصاوير فلكي به صورت دو برادر دوقلوي به هم چسبيده مصور شده است كه حمايل و كمربندي دارد و تركشي بر حمايل آن آويخته است و مراد از كمر تركش جوزا همين حمايل است ، جاي ديگر گفته :جوزا سحر نهاد حمايل برابرم يعني غلام شاهم وسوگندمي خورمتركيب بند كمر تركش جوزا در بيت زير از ناصر بخارائي نيز عيناً آمده است :خنجراوكه خوردآب زنيش عقرب دست در بند كمر تركش جوزا داردو ظاهراً از حافظ گرفته است ،حاصل معني اينكه فلك مرا هدف تير خود قرار داده شراب بده تا مست و بي پروا شوم ، به آسمان بروم و سركيسه اي را كه تيرهاي جوزا در آن قرار دارد گره بزنم ، كه ديگر نتواند تير بيندازد، بنابراين ، به تصور شاعر، تـير فـلك از كـمر تـركش جـوزا رهـا مي شود،**