• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • بيا كه لعل و گهر در نثار مقدم تو
  • ز گنج خانه دل مي كشم به روزن چشم
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • دل : سرچشـــمه جريـــان خون در بــدن است
  • گهر : مرواريد
  • نثار : آنـچه بر سر يا در پــاي كســـي به عنوان هديه مي پاشـند
English Translation :
(O beloved!) come; for in scattering for thy (auspicious) arrival, the ruby (bloody tears) and the jewel (lustrous tears),
First Mesra Translation:
From the treasure of the house of the heart, I draw to the treasury-- of the eye.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- بيا كه لعل و مرواريد را براي ريختن به پاي تو; از مخزن دلم به خزينه چشم مي آورم ،گهر يعني مرواريد، و لعل و گهر در بيت كنايه از خون و اشك است ، به مناسبت سرخي و سفيدي ، دنباله مضمون بيت پيشين به تصوير خيالي معشوق مي گويد بيا تا از شوق ، اشك خونين نثار قدمت كنم ،اشك خود را به مرواريد و خون ديده را به لعل تشبيه كرده ، و دل خود را گنجينه اي دانسته كه اين جواهرات در آن اندوخته شده اند، و اكنون ، به مناسبت آمدن معشوق ، مي خواهد اين جواهرات را به خزينه چشم بياورد و در قدم او بريزد، **