• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • تو همچو صبحي و من شمع خلوت سحرم
  • تبسمي كن و جان بين كه چون همي سپرم
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • جان : مايه حيات و زندگي
  • خلوت : در لغت به معني تنهايـــي گزيدن است ودرعرفان به گفته نجم الدين رازي : بنـــــاي سلوك راه دين و وصول به مقامات يقيـن بر خلوت وعزلت است و انقطــاع از خلــق وجملگـي انبيــا و اوليــا در بدايت حــــال داد خلوت داده انــد تا به مقصود رسيده اند
English Translation :
Like the morning (of laughing forehead) thou art; and the candle of the chamber of the morning, I am:
First Mesra Translation:
Smile; and behold how (for thee) my soul, I surrender.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- تو مانند صبحي و من مثل شمع خلوت سحرم ; لبخندي بزن و ببين كه چگونه جان خود را تسليم مي كنم ،با توجه به اينكه بر اثر وزش نسيم صبحگاهي شمع مي ميرد، يا مجموعاً صبح شدن سبب خاموشي و كشته شدن شمع مي شود، مي گويد تو مانند صبحي - روشن و باصفا - پس مثل صبح تبسّم كن ، بر من بدم ، تا ببيني كه من چگونه مثل شمع در برابرت مي ميرم ، اظهار محبتي كن و ببين كه چگونه از شادي جان مي دهم ،تشبيهات و روابط معني نزديك به اين بيت خاقاني است :بي تو چون شمعم كه زنده دارم شب راچون نفس صبح در دميد، بميرماين گونه كه حسرت زلف سركش تو در دل من جا گرفته ; وقتي از جهان بروم خاك گورم بنفشه زار خواهد شد،زلف معشوق ، به مناسبت پيچ و تاب و حالت افتادگي به بنفشه شباهت دارد و با اين زمينه فكري مي گويد با اين شدت كه حسرت رسيدن به زلف تو را در دل دارم ، تصوير خيالي آن هميشه در دلم خواهد ماند; پس هنگامي كه مردم و زير خاك مدفون شدم ، آن تصوير به شكل بنفشه از خاكم خواهد رست ، و چون داغ حسرت و ماتم بنفشه زلفت در دل من بسيار بوده بنفشه هاي بسيار خواهد رست ، چنانكه تربتم بنفشه زار خواهد شد،**