- من جرعه نوش بزم تو بودم هزار سال
- كي ترك آبخورد كند طبع خوگرم
-
واژه نامه
- ترك :
به معني مردم اهل تركستان است ، و در زبان فارسي كنايه از خوبرو است
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- طبع :
سرشت ، طبيعت ، قريحه شعري
- نوش :
فـــــعل امــــر از مصدر نوشــــيدن ، اصـــطلاح باده خواران است كه به مثــــــابه نوعي ادب به حريف باده مي گويــــند
- هزار :
هزاردســــتان ، سار سياه كه چـنانكه معروف است نـــغمه پرندگان ديگر را تـقليد مي كند و از آن جهت آن را هزاردســــتان گفــــته اند
English Translation :
A thousand years, draught-drinker of thy banquet, I was:
First Mesra Translation:
My disposition, ardent of temperament,-water-drinking, how may it abandon?
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- من در مجلس عشرت تو ساليان بسيار باده نوشيده ام ، سرشت من كه چنين خو گرفته است ، اين آبشخور را رها نمي كند،آبخورد: آبشخور، مشرب ، **