- ابروي يار در نظر و خرقه سوخته
- جامي به ياد گوشه محراب مي زدم
-
واژه نامه
- خرقه :
خرقه در لغت به معني پاره و قطعه اي از جامه است ودر اصطلاح صوفيه عبارتست از جامه اي پشمين كه غالباّ از پاره هاي به هم دوخته فراهم آمده است
- محراب :
جايــــي در مسجد كه امام در آنجا نماز مي گزارد، قــبله
English Translation :
In my view, the friend's eye-brow; and the consumed Khirka:
First Mesra Translation:
To the memory of the corner of thy prayer-arch (eye-brow), a cup-- I dashed.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- در حالي كه ابروي يار در نظرم بود و خرقه ام سوخته بود; به ياد گوشه محراب جامي مي زدم ،خرقه سوزاندن مفهوم ترك عوالم زهد و تقوي كردن دارد، رسم بوده كه وقتي كسي مي خواسته از عالم زهد و تقوي به عالم درويشي منتقل شود خرقه خود را مي سوزانده ، به علامت شكر، و به نشان اينكه ديگر به عالم زهد باز نخواهد گشت ، چنانكه در بيت زير آمده است :بسوز اين خرقه تقوي تو حافظ كه گر آتش شوم در وي نگيرممقصود بيت اينكه در حاليكه ابروي معشوق با جاذبه خود مرا به عالم عشق مي كشيد، و خرقه زهد را سوزانده بودم تا به عالم زهد باز نگردم به ياد ايّامي كه به زهد و تقوي در گوشه محراب معتكف بودم جام مي زدم ،و اين معني مستتر است كه ابروي هلالي شكل يار سبب مي شد تا هلال محراب به خاطر من بيايد، **