• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • مرا و سرو چمن را به خاك راه نشاند
  • زمانه تا قصب نرگس قباي تو بست
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • قصب : پارچه ابريشمي و لباسي كه از اين پارچه دوخته شده باشد
English Translation :
In the dust of the path, me and the cypress of the sward, it (time) planted,
First Mesra Translation:
Since, a garment of fine Nargasin cloth for thee, time-- established.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- از آن لحظه كه زمانه كمر زركش قباي ترا بست ، من و سرو چمن را به خاك راه نشاند،به خاك راه نشاندن : به معني كسي را از هستي ساقط كردن ، بي خانمان كردن و روي خاك كوچه نشاندن ، و مجموعاً كنايه از نهايت درجه بيچاره و ناتوان كردن است ، و به خاك راه نشاندن سرو چمن علاوه بر معني حقيقي آن كه در خاك نشاندن يا كاشتن درخت است به اين معني مجازي اشاره دارد كه سرو در برابر قامت زيباي معشوق چنان بازارش كساد شده كه بيچاره و ناتوان شده است ،قصب به معني ني ، پارچه ابريشمي و لباسي كه از اين پارچه دوخته شده باشد آمده ، اما قصب بستن كه در بيت آمده به هيچكدام از معاني فوق ارتباط ندارد زيرا چنانكه در لغت نامه آمده قصب بستن به معني شال به دور كمر يا دور سر بستن است كه در اين جا به مناسبت قبا طبعاً كمر بستن است كه با سرو و زيبا ساختن اندام نيز مناسب است ،استاد فرزان نيز قصب زركش بستن را كمر بند زركش بستن معني كرده به اين شرح : خواجه مي فرمايد: از آن هنگام كه تو معشوق ممشوق ، بند قبا و كمربند جواني و رعنائي بر ميان بسته اي و در كوي و برزن و باغ و راغ به خراميدن آمده اي مرا و سرو چمن را به خاك راه نشانده اي ،،،پس معني بيت اينكه از آن لحظه كه روزگار كمربند زربفت قباي تو را بر اندامت بست ، قامتت چنان فريبنده و دلربا شد كه من از عشق و سرو چمن از احساس شرم و حقارت ذليل و خاك نشين شده ايم ،**