- خدا چو صورت ابروي دلگشاي تو بست
- گشاد كار من اندر كرشمه هاي تو بست
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- كرشمه :
اشاره با چـشم و ابرو، غمزه
- گشاد :
مصـــدر مرخـــم گشـــادن به معني باز كردن و مجازاً شادي و فرح
English Translation :
When the form of thy heart alluring eye-brow, God-- established.
First Mesra Translation:
In thy glances, the solving of my work, he-- established.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- آن هنگام كه خدا شكل ابروي تو را كه موجب انبساط خاطر است ترسيم كرد; گشايش كار مـتترا بـه كـرشمـه هاي تو مقيد ساخت ،كرشمه : اشاره باچشم و ابرو،غمزه ،**