• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • بيا كه پرده گلريز هفت خانه چشم
  • كشيده ايم به تحرير كارگاه خيال
واژه نامه
  • پرده : به رشته هايي كه بر دسته سازها بسته مي شود پرده گويند، از پرده برون شدن يعني بي قرار شدن ، شيدا شدن
  • تحرير : ترســـيم
  • خيال : گمـــان ، وهـــم ، هر صورتي كه از ماده ، مجرد باشد
English Translation :
First Mesra Translation:
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- بيا، زيرا پرده گلريز هفت خانه چشم را در برابر تحرير كارگاه خيال كشيده ايم ،هفت خانه چشم يا هفت حجله نور، هفت حجره چشم است كه با هفت پرده از هم جدا مي شوند،تحرير: ترسيم ، و تحرير كارگاه خيال يعني آنچه در كارگاه خيال ترسيم شده است ، محصول اين كارگاه ،بيشتر كلمات بيت معني هاي دوگانه ، و نيز مجازي و حقيقي دارند طوري كه با در نظر گرفتن هر معني رابطه ها و مناسبتها عوض مي شوند، و از وجوه مختلف معاني ، سطح لغزنده اي به وجود مي آيد، مثلاً پرده هم به معناي پرده اطاق است ، هم پرده چشم و هم پرده نقاشي و درهر معني مناسبت خاصي پيدا مي كند،گلريز هم به معناي پارچه اي كه داراي گلهاي ريز و قرمز باشد و هم مجازاً، وقتي پرده را پرده چشم معني كنيم ، به معني اشك گلگون ريزنده است ، كشيدن ، هم در معناي كشيدن پرده اطاق است ، هم تصوير كردن بر پرده نقاشي ، تحرير، هم به معناي نوشتن است و هم نقاشي كردن ، از جلوه هاي گوناگون اين تصاوير، تابلوئي شبيه تابلوهاي كوبيسم مدرن به وجود آمده كه نشان دادن مسير فكر و جهت قلم موي هنرمند در آن دشوار است ، به عبارت ديگر مشخص ساختن خط اصلي حركت فكري شاعر در اين تصاوير خيال آسان نيست ، و چاره نيست جز اين كه به فرهنگ زبان او در ديوان غزلش رجوع كنيم و از آن ياري بخواهيم ; چنانكه درباره قرآن كريم گفته اند: القرآن ُ يُفسّرُ بَعضُه ُ بعضاً، در فرهنگ فكري شاعر نيز نشانه هائي به عنوان راهنما براي تشخيص خط فكري او مي توان يافت ، از جمله در اين ابيات :دارم عجب ز نقش خيالش كه چون نرفت ازديده ام كه دم به دمش كارشست وشوستدر اين بيت نقش خيال معشوق را در چشم خود تصوير مي كند، يعني گمان مي كند چون چشم او معشوق را ديد، پس در غيبت معشوق مي تواند در كارگاه خيال خود چهره اش را بسازد:نقش خيال روي توتاوقت صبحدم بر كارگاه ديده بي خواب مي زدمدر اين بيت نيز براي اينكه بگويد به تو فكر مي كردم مي گويد تصوير خيالي تو را در كارگاه چشم بي خواب مي ساختم ، كه همان زمينه تصويرسازي بيت قبلي را دارد; و بيت زير كه از لحاظ مضمون و عناصر سازنده خويش ، به بيت مورد بحث از همه نزديكتر است :افسوس كه شد دلبر و در ديده گريان تحرير خيال خط او نقش بر آب استدر اين بيت سخن از تحرير يعني ترسيم صورت خيالي معشوق در كارگاه چشمي است كه در حال اشك ريختن است ، زمينه مشتركي كه از سنجش الفاظ و مفاهيم اين ابيات با بيت مورد بحث به دست مي آيد اينكه شاعر براي به ياد آوردن معشوق تصوير او را در كارگاه خيال خود تحرير يعني ترسيم مي كند،بنابراين مقدمات اين معني ها را براي كلمات بيت مورد بحث مي پذيريم :پرده : پرده اطاق يا محل كار و به قرينه هفت خانه كه مراد هفت حجره چشم است ، پرده چشم ،گلريز: صفت پرده و پرده گلريز در معني اصلي يعني پرده اي كه داراي گلهاي ريز باشد و در معني ثانوي پرده هاي اشكريز چشم ، به اعتبار اينكه اشك خونين مي ريزند،كشيده ايم : پرده را كشيده ايم ، آويخته ايم ،تحرير: مصدري است كه در معناي اسم مفعول آمده ، آنچه ترسيم شده است ، نقش ،حاصل معني اينكه : معشوق ، به كارگاه خيال من بيا و مطمئن باش كه كسي از وجود تو در آنجا آگاه نخواهد شد، زيرا در برابر اين كارگاه كه آنجا خواهي آمد، هفت پرده گلريز كشيده ايم ، و در معناي دوم بيا كه از هفت پرده چشمم اشك خونين مي ريزد،اگرازجزئيات صرف نظركنيم وبخواهيم نماي اين تابلو را كمي از فاصله دورتر نگاه كنيم ، كسي را مي بينيم كه چشمان خود را بسته ، اشك مي ريزد و در همان حال سعي دارد چهره معشوق را در خيال خود مجسم سازد، **