• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • شممت روح وداد و شمت برق وصال
  • بيا كه بوي تو را ميرم اي نسيم شمال
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • شمال : بادي كه از شمال مي وزد
  • ترجمه فارسی :
  • ترجمه مصراع اول :
  • بوي خوش دوستي را شنيدم و برق وصال را ديدم
English Translation :
This Ghazal is not found in the main book, So there is no translation for it.
First Mesra Translation:
Also there is no translation for the following Ghazals:302,303,304,305,306,307,308
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- روح دوستي را استشمام كردم و برق وصال را از دور ديدم ; اي باد شمال بيا كه براي بوي تو بي قرار مي شوم -مي ميرم ،شَمَمْت ُ از مصدر شَم به معني بوئيدن ،شِمْت ُ از مصدر شَيْم است به معني نگاه كردن و معمولاً نگاه كردن آذرخش در دوردستها را گويند، **