• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • سحر به بوي گلستان دمي شدم در باغ
  • كه تا چو بلبل بيدل كنم علاج دماغ
واژه نامه
  • بيدل : بي صبر، ناشـكيب ، دلداده ، شيـدا
  • دماغ : مغز سر
  • سحر : افســون ، جـذابـيت و فـريـبـنـدگــي خـــاص
English Translation :
In the morning for the perfume of the rose, I kept going into the rose-garden;
First Mesra Translation:
So that, like the Bulbul heart-bereft, remedy for my brain, I might make.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- سحر به جاذبه بوي گلستان لحظه اي به باغ رفتم ; تا مثل بلبل بي قرار دماغ خود را با بوي گل معالجه كنم ، **