• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • همچو صبحم يك نفس باقي است با ديدار تو
  • چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • جان : مايه حيات و زندگي
  • نفس : تن ، جسد، كالبد
English Translation :
Like the morning, without a sight of thee, is left (only) a breath of life;
First Mesra Translation:
O heart-ravisher! Thy face, display; so that, on thee, my life I may scatter (in love's consuming)-- like the candle.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- مثل صبح يك نفس با ديدن تو فاصله دارم ; دلبر، چهره خود را نشان بده تا مثل شمع جان خود را فدا كنم ،ديدار: چهره ، ملاقات ،بر مبناي اين فكر كه وقتي صبح ط لوع مي كند، علي القاعده شمع تمام شده يا آن را خاموش مي كنند، مي گويد مثل صبح كه يك نفس ديگر مانده تا ط لوع كند و عمر شمع به پايان برسد براي من نيز يك نفس ديگر از عمر باقي مانده پس تو چهره مثل صبح روشن خود را نشان بده تا من مثل شمع به هنگام دميدن صبح ، در برابر تو خاموش شوم ،حاصل معني اينكه بعد از رسيدن به تو ديگر آرزوئي ندارم و زندگي برايم كششي نخواهد داشت ،مقايسه شود با اين بيت :تو همچو صبحي و من شمع خلوت سحرم تبسّمي كن وجان بين كه چون همي سپرم **