- از بس كه دست مي گزم و آه مي كشم
- آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خويش
-
English Translation :
Since (many a time) I gnaw the hand (of regret) and heave the sigh (from my chest).
First Mesra Translation:
To my body, piecemeal torn, like the rose (leaf-shedding), I set fire.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- از بس كه بر اثر پشيماني دست خود را به دندان مي گزم و آه مي كشم ; مانند گل سرخ به تن لخت لخت خود آتش زدم ،دست گزيدن كنايه از پشيمان شدن است ; به مناسبت آنكه هنگام پشيماني دست خود را گاز مي گيرند،برگ برگ گل سرخ را به تن لخت لخت ، و لخته هاي خون تن خود را به گل آتش تشبيه كرده مي گويد از بس كه دست خود را گاز گرفتم مثل برگ گل لخت لخت شده و از آه آتشناك سوزانم كه با گاز گرفتن همراه است مثل گل آتش شده است ،پس مراد از تن لخت لخت دست لخت لخت است كه جزئي از تن است به اعتبار ذكر جزء و اراده كل ، **